پر کن صنما هلاقنینه
زان آب حیات راستینه
زان می که چو از خم سفالین
تحویل کند در آبگینه
حاجی به شعاع او به شب در
تا مکه ببیند از مدینه
آن دل که بیافت قبلهای زان
بهتر ز حدائق و سکینه
آن دل شود از لطافت حق
اوصاف طرایف خزینه
یکسان شود آنگهی بر او بر
مرغ و بره و غم جوینه
حیران شود او میان اصلاب
چون کبک دری میان چینه
گر نفس تو در ره خداوند
چون خوک و چو خرس شد سمینه
گر زان که شوی ز نصرت حق
مانندهٔ نوح در سفینه
گر روی کنی سوی سنایی
چون پسته خوری تو شکرینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی از عشق و معرفت الهی میپردازد. شاعر از شرابی سخن میگوید که میتواند جان را زنده کند و به دل آرامش بخشد. او به مکه و مدینه اشاره میکند و میگوید دلهایی که به حق نزدیک میشوند، از هر زیبایی و سکونتی بهتر هستند. دل از لطافت حق پر میشود و در آن حالت، مرغان و برهها همه برابر میشوند. انسان در مسیر خداوند دچار حیرت و شگفتی میشود و اگر نفس او به گناه آلوده شود، به حالتی مانند حیوانات سقوط میکند. در نهایت، شاعر به اهمیت نزدیکی به حق و دل سپردن به او اشاره میکند و از حلاوتهای عشق و معرفت الهی صحبت میکند.
هوش مصنوعی: ای معشوق، جامهای حیات را با آن آب واقعی پر کن.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان زیبایی و لطافت شراب اشاره دارد. وقتی شراب از ظرف سفالی به ظرف شیشهای ریخته میشود، زیبایی و شکوه آن بیشتر نمایان میشود. این تغییر ظرف، کیفیت و جلوهای تازه به آن میدهد که نشاندهنده ارزش و جذابیت شراب است. به طور کلی، به زیبایی و ظرافت چیزها در تغییر و تحول اشاره دارد.
هوش مصنوعی: حاجی به خاطر نور و روشنایی او در شب، از مدینه میتواند مکه را ببیند.
هوش مصنوعی: دلهایی که به سمت عشق و محبت گرایش پیدا میکنند، از باغها و آرامشهای دنیوی بهترند.
هوش مصنوعی: دل همچون خزانهای است که از لطافت و زیباییهای وجود حق پر شده است.
هوش مصنوعی: زمانی میرسد که دیگر برای انسان و حتی برای پرندگان و برهها فرقی نمیکند. غم و غصه دیگر موضوع مهمی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: او در میان ابعاد و انتخابها حیران و سردرگم میشود، مانند کبک دری که در میان گل و لجن سرگردان است.
هوش مصنوعی: اگر نفس تو در راه خداوند مانند خوک و خرس شود، چاق و نیرومند میگردد.
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار یاری حق، مثل نوح در کشتیاش باشی،
هوش مصنوعی: اگر به سنایی توجه کنی و به او روی بیاوری، مانند این است که از پسته خوردن لذت میبری. این به معنای بهرهمندی از شیرینی و خوشیهایی است که در آشنایی با او به دست میآوری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن کن که کلید آن خزینه
پولاد بود نه آبگینه
ای آرزوی هزار سینه
وندر دل تو هزار کینه
هستم ز برت که هست پیدا
در جامه چو می در آبگینه
هر قطره خون ز چشم من هست
[...]
ای تاج سر همه افاضل
ای لطف تو روح را سکینه
هستت ملکی ملک صفاتی
در طبع عدوت جز سگی نه
ای قبله مقبلان در تو
[...]
بی لعل تو دل درون سینه
خون است چو می در آبگینه
غمهای تو برد صبرم از دل
تاراج سپاه شد خزینه
مرغ دل من ز روی و خالت
[...]
تا چند کشد دل کمینه
چون دم نفس از شکاف سینه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.