زرگر پسران نازک اندام
هستند همه چو نقره ی خام
باشد ز الم چو گشت جوشان
حال دل من چو قال ایشان
چون پخته کنیمشان بابرام
ز آتش نپزد چو نقره ی خام
دم شان چو بوته در جوش
با شعله زیادشان هم آغوش
در کوره ی غم ز درد ایشان
آتش کشدم سر از گریبان
آتش ز دل علم کشیده
چون کوره ی تازه دم دمیده
تا چند ز بیم خوی ایشان
بندم لب خویش را ز افغان
تا چند کشد دل کمینه
چون دم نفس از شکاف سینه
گشته رخشان هر آنکه دیده
سر تا پا، چشم چون حدیده
خواهد دل خسته ی پریشان
انگشتر زینهار از ایشان
انگشت کنم مگر زبان را
انگشتر لعل آن دهان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.