گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

از هر چه گمان برد دلم یار نه آن بود

پندار بد آن عشق و یقین جمله گمان بود

آن ناز تکلف بد و آن مهر فسون بود

وان عشق مجازی بد و آن سود زیان بود

بر روی رقم شد شرری کز دل و جان تافت

و ز دیده برون آمد دردی که نهان بود

توحید من آن زلف بشولیدهٔ او بود

ایمان من آن روی چو خورشید جهان بود

رویی که رقم بود برو دولت اسلام

زلفی که درو مرتدی و کفر نشان بود

بنمود رخ و روم به یک بار بشورید

آیین بت و بتگری از دیدن آن بود

پس زلف برافشاند و جهان کفر پراگند

الحق ز چنان زلف مسلمان نتوان بود

کویی که درو پای عزیزان همه سر بود

راهی که دراو وصل نکویان همه جان بود

از خون جگر سیل وز دل پاره درو خاک

منزلگهش از آتش سوزان دمان بود

بس جان عزیزان که در آن راه فنا شد

گور و لحد آنجا دهن شیر ژیان بود

چون کعبهٔ آمال پدید آمد از دور

گفتند رسیدیم سر ره بر آن بود

بر درگه تو خوار و ز دیدار تو نومید

بر خاک نشستند که افلاس بیان بود

بیرون ز خیالی نبد آنجا که نظر بود

افزون ز حدیثی نبد آنجا که گمان بود

 
 
 
شمارهٔ ۱۳۳ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
جمال‌الدین عبدالرزاق

یاری که رخش ماه و قدش سرو روان بود

دادیم بدو جان و دل و مصلحت آن بود

چون دیدمش از دور بدانشکل و بدان قد

گفتم که جفاکار بود راست چنان بود

فی الجمله مرا زیروزبر کرد که در عشق

[...]

خواجوی کرمانی

دیشب همه شب منزل من کوی مغان بود

وز ناله ی من مرغ صراحی بفغان بود

همچون قدحم تا سحر از آتش سودا

خون جگر از دیده ی گرینده روان بود

با طلعت آن نادره ی دور زمانم

[...]

کمال خجندی

زآن پیش که جان در تتق غیب نهان بود

عکس رخ دلدار در آئینه جان بود

از خواب عدم دیده دل نا شده بیدار

در دیده و دل نقش خیال تو عیان بود

آن دم که نبود از دل و جان هیچ نشانی

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

آن لحظه که جان در تتق غیب نهان بود

در دیدهٔ ما نقش خیال تو عیان بود

بودیم نشان کردهٔ عشق تو در آن حال

هر چند در آن حال نه نام و نه نشان بود

عشق تو خیالی است که ما زنده از آنیم

[...]

اهلی شیرازی

کم همنفسی پاکدل و راست زبان بود

جز شمع بهر کسکه نشستیم زیان بود

دیدیم پری را نه چنان بود که گفتیم

بسیار شنیدیم چو دیدیم نه آن بود

در خاطر ما بود که جان صرف تو گردد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه