ای سنایی قدح دمادم کن
روح ما را ز راح خرم کن
لحن را همچو «لام» سر بفراز
جام را همچو «جیم» قد خم کن
خشکسالیست کشت آدم را
فتح بابش تویی پر از نم کن
حجرهٔ عقل را ز تحفهٔ روح
تازه چون سجده جای مریم کن
هین که عالم گرفت دیو سپید
خیز تدبیر رخش رستم کن
قفس بلبلان سیمین بال
سقف این سبزبام طارم کن
رزم بر موج بحر اخضر ساز
بزم بر اوج چرخ اعظم کن
همه ره طوطیان چو زاغند
خویشتن را شکر مکن سم کن
هر چه جز یار دام او بشکن
هر چه جز عشق نام او غم کن
راز با عاشقان محرم گوی
ناز با شاهدان محرم کن
خویشتن در حریم حرمت عشق
محرم بادهٔ محرم کن
زین سپس با بهشتیان عشرت
در نهانخانهٔ جهنم کن
ز ره پنج در به یک دو سه می
چار دیوار عشق محکم کن
از پی چشم زخم مشتی شوخ
دیگ سودای خویش سردم کن
بندهٔ آن دو زلف پر خم شو
چاکری آن رخان خرم کن
همچو جمشید برفراز صبا
تکیه بر مسند شه جم کن
پس چو جمشید بر نشین بر باد
همه را زیر نقش خاتم کن
پری و دیو و جنی و انسی
حشرات زمین فراهم کن
آن گهٔ بعد ازین سکندروار
گرد بر گرد سد محکم کن
همچو یاجوج اهل آتش را
از پر خویش هین رمارم کن
سرنگون در سقر فگن همه را
دوزخ از چشمشان محشم کن
نقش ترتیب صوفیان فلک
به یک آسیب جرعه در هم کن
نه هواگیر چون سلیمان باش
نه هوس بخش همچو حاتم کن
همه اسلام هستی و مستیست
گر مسلمانی این مسلم کن
یک دم از بی خودی سه باده بخور
چار تکبیر بر دو عالم کن
هر چه هستی ست نام آن مستی
نسخ ماتم سرای آدم کن
همه این کن ولیک با محرم
چون نیابی مخنثی هم کن
از خرد چشم اندکی بردار
وز کله پشم لختکی کم کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر فوق دعوت به نوشیدن شراب و تجربه شادی و عشق دارد. شاعر از سنایی میخواهد تا با باده، روح را شاد کند و فضایی پرسروصدا و شاداب خلق کند. او به تشبیهاتی از دیو و رستم و جمشید اشاره میکند و از خواننده میخواهد که از قید و بندهای دنیا رهایی یابد و به عشق و شور بپردازد. در این شعر، شیوه زندگی دینی و عرفانی به چالش کشیده میشود و تأکید بر عشق و مستی به عنوان راهی برای نزدیک شدن به حقیقت و خداوند دارد. شاعر با دعوت به کنار گذاشتن خودپرستی، بر اهمیت عشق و دوستی تأکید میکند و در نهایت از خوانندگان میخواهد که از دنیا و توهمات آن دل بکنند و در عوض به شادی و بالا بردن روح خود بپردازند.
هوش مصنوعی: ای سنایی، دائم باده را نوش کن و روح ما را از لذتهای شاداب سیراب کن.
هوش مصنوعی: صدای خود را به شکل حرف «لام» بلند و زیبا ساز و جام خود را به شیوه حرف «جیم» بگردان تا ظاهری دلنشین پیدا کند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در شرایط سخت و بیآبی، تو میتوانی به عنوان منبعی پر از آب و زندگی ظاهر شوی و مشکلات را برطرف کنی.
هوش مصنوعی: جایگاه اندیشه را با نیکیهای روح مانند سجدهای که مریم انجام داد، تازه و زیبا کن.
هوش مصنوعی: بخیز و دست به کار شو، دنیا در حال تغییر است، بر تو است که با تدبیر و شجاعت مانند رستم، عمل کنی.
هوش مصنوعی: بلبلان با بالهای نقرهای در قفسی هستند که سقف آن بر روی این بام سبز طارم قرار دارد.
هوش مصنوعی: در دل دریا که آرام و سبز است، جشنی برپا کن و در اوج آسمان و در گیتی، عظمت کارها را به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: همهی پرندگان مثل طوطی به یک شکل هستند، اما خود را برتر ندان و مغرور نشو.
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز محبوب است را رها کن و هر آنچه که به عشق او مربوط میشود را با غم و اندوه در نظر بگیر.
هوش مصنوعی: با عاشقان راز دل را در میان بگذار و با شاهدان خود که به این دلیری و زیبایی آشنا هستند، ناز و ادا کن.
هوش مصنوعی: خودت را در حریم عشق محفوظ نگهدار و با خوراکیهای مخصوصی که مربوط به این عشق است، آشنا کن.
هوش مصنوعی: از این پس با بهشتیان در آرامش و خوشی، در مخفیگاه جهنم زندگی کن.
هوش مصنوعی: از پنج در که به یک، دو، سه میرسد، دیواری از عشق بساز و آن را محکم کن.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه ممکن است کسی به چشمهای زیبا و شیطنتآمیز من حسادت کند، باید از آن خودم را دور کنم و خودم را از این حسادتها دور کنم.
هوش مصنوعی: به دلبند آن زلفهای پیچدار، بنده و خدمتگزار تو میشوم و با زیباییهای آن چهرهها، دل و روح خود را شاد میکنم.
هوش مصنوعی: مانند جمشید که بر بالای باد تکیه زده، بر جایگاه پادشاهی تکیه کن.
هوش مصنوعی: پس همچنان که جمشید بر تخت نشست، همه چیز را در زیر نقش انگشتری خود بگذار و به باد بسپار.
هوش مصنوعی: تمام موجودات مختلف از قبیل پریها، دیوها، جنها و انسانها را که در دنیای زمین وجود دارند، باید جمعآوری کنی.
هوش مصنوعی: پس از این، همچون سکندر، دور تا دور را با سد محکم احاطه کن.
هوش مصنوعی: مانند یاجوج، آتشپرستان را با قدرت خود به زحمت بینداز.
هوش مصنوعی: همه را در دوزخ به حالتی بینداز که چشمهایشان پر از عذاب و درد شود.
هوش مصنوعی: صوفیان با نظم و ترتیب خود مانند یک تصویر زیبا در آسمان در آمدهاند، حالا با یک جرعه از شراب همه چیز را به هم بزن و این نظم را بر هم کن.
هوش مصنوعی: نه خود را به شهرت و قدرت سلیمان تشبیه کن، نه در بخشندگی به حدی برس که مثل حاتم بشوی.
هوش مصنوعی: تمام وجود اسلام از حالت هستی و وجود سرچشمه میگیرد. اگر تو مسلمان هستی، باید این حالت را در وجود خود به نمایش بگذاری.
هوش مصنوعی: لحظهای از خود بیخود شو و سه جام شراب بنوش، سپس چهار بار تکبیر بگویید و آسمان و زمین را به وجد بیاورید.
هوش مصنوعی: هرچه که هستی، نام آن شوق و شادی است. آن را تبدیل به حالتی کن که غم و اندوه انسانها را برطرف کند.
هوش مصنوعی: همه این کارها را انجام بده، ولی اگر با کسی که رازهایت را میدانی، نمیتوانی صحبت کنی، حتی میتوانی به کسی که در این کار نیست هم متوسل شوی.
هوش مصنوعی: کمی از نگاه تنگ و محدود خود بکاه و به جای آن، از دید و نگرشهای متفاوت استفاده کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همهٔ خود ز خویشتن کم کن
وآنگه آن دم حدیث آدم کن
زین دو موضع به ما تنسّم کن
چون از این درگذشت پی گم کن
چون ملایک سجود آدم کن
ور نه بر جان خویش ماتم کن
زاری من شنو تکلم کن
گریه من نگر تبسم کن
همچو گل بر رخسش تبسم کن
به سخنهای خوش تکلم کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.