شمارهٔ ۲۲ - تضمین وداع علیا جناب زینب خاتون
گفت زینب بشه تشنه که ای یاور ما
ما برفتیم و تو دانی و دل غمخور ما
حال باز و به طناب است سر بیمعجر
بخت بد تا به کجا میبرد آبشخور ما
هر کجا پا بنهد از دل و جاندیده نهیم
قاصدی کز تو پیامی برساند بر ما
کربلا بهر تو و شام غم افزا از ما
که رفاه با تو قرین باد و خدا یاور ما
دل ما خو نشد و این قوم به ما میخندند
بکشد از همه انصاف ستم داور ما
شمر گر لطمه زند یا که سنان کعب سنان
نتوان برد هوای تو دمی از سر ما
چشم پرسش نکند باز به ما زاده سعد
رشک میآیدش از صحبت جانپرور ما
همرهی نیست به ما در سفر شام خراب
بوی زلف تو مگر باز شود رهبر ما
دل (صامت) عقب ناقه زینب رفته است
ای خوش آن روز که آید به سلامت بر ما
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...