خواهیم چون زلیخا، یوسف رخی گزیدن
بس دامنش گرفتن، وانگه فرو کشیدن
بیجهد بر نیاید، جان عزیز باید
جان عزیز دادن، یوسف به جان خریدن
گم کردهایم خود را، راهی نمای مطرب
باشد مگر بدان ره، در خود توان رسیدن
حاجی دگر نبرد، قطعا ره بیابان
مسکین اگر تواند، یکره ز خود بریدن
نی هر دمم ز مسجد، خواند به کوی رندی
قول وی از بن گوش، میبایدم شنیدن
از گفتگوی واعظ، مخمور را چه حاصل؟
میبایدش کشیدن، وز درد سر رمیدن
باد صبا ز زلفش خوش میجهد ندانم
کز بند او صبا را، چون دل دهد جهیدن
بر هر طرف که تابد خورشید وش عنان را
چون سایه در رکابش، خواهم به سر دویدن
سلمان بنام و نامه، درکش قلم که خواهند
این نامها ستردن، وین نامهها دریدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمایلات عاشقانه و عرفانی اشاره دارد. شاعر از آرزوی وصال معشوقی چون زلیخا صحبت میکند و اینکه برای رسیدن به او باید جان عزیز را فدای عشق کرد. همچنین به گمشدن در راه عشق و سعی در درک خود اشاره دارد. در ادامه، از سختیهای جستجوی عشق و مشکلات اجتماعی سخن میگوید، و اشاره به صدای واعظ و بینتیجه بودن سخنان او دارد. در نهایت، شاعر با خاطرخواهی به زیباییهای معشوق و عشق اشاره کرده و بر آن است که برای رسیدن به او باید از قید و بندها رها شود.
هوش مصنوعی: میخواهیم مانند زلیخا، کسی را با چهرهای زیبا و دلربا انتخاب کنیم. ابتدا به امید او دامن میزنیم و سپس او را از خود دور میسازیم.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به چیزهای ارزشمند و گرانبها، باید تلاش و کوشش کرد. برای به دست آوردن جان گرامی، باید آن را فدای یک اصل یا هدف بزرگ کرد، مثل یوسف که با فدا کردن جانش، به هدفش رسید.
هوش مصنوعی: ما خود را گم کردهایم؛ شاید اگر مطرب راهی نشان دهد، بتوانیم با آن راه به خود واقعیمان برسیم.
هوش مصنوعی: حاجی دیگر به جهاد نرود و بیگمان راه بیابان را انتخاب کند. اگر مسکینی بتواند، باید یکسره از خود گذشته و دل بکند.
هوش مصنوعی: هر لحظه من از مسجد صدای ندا را میشنوم که به کوی رندی میخواند. باید بتوانم این پیام را از عمق وجودم بشنوم.
هوش مصنوعی: گفتنهای واعظ برای کسی که سرش از نوشیدن مست است، فایدهای ندارد. او باید نوشیدنی را سر بکشد و از دردسر فرار کند.
هوش مصنوعی: باد صبا از زیباییهای زلف او به وجد آمده و میرقصد، نمیدانم که آیا این شادی از آن است که دل خود باد صبا نیز تحت تأثیر زیبایی او و احساساتش به پرواز درآمده است یا نه.
هوش مصنوعی: هر کجا که خورشید بتابد و زیباییاش جلوهگر شود، من نیز خواهم دوید و به دنبالش حرکت خواهم کرد، مانند سایهای که همیشه در کنار اوست.
هوش مصنوعی: سلمان با نام و نامهای که در دست دارد، به قلمش تکیه میکند. او میداند که برخی میخواهند این نامها را پاک کرده و این نامهها را از بین ببرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مرغ آسمانی آمد گه پریدن
وی آهوی معانی آمد گه چریدن
ای عاشق جریده بر عاشقان گزیده
بگذر ز آفریده بنگر در آفریدن
آمد تو را فتوحی روحی چگونه روحی
[...]
ای آرزوی چشمم رویت به خواب دیدن
دوری نمیتواند پیوند ما بریدن
ترسم که جان شیرین هجران به لب رساند
تا وقت آن که باشد ما را به هم رسیدن
موقوف التفاتم تا کی رسد اجازت
[...]
با گوی گفت چو کان کای در هوای وصلت
پیوسته کار قدم از بار غم خمیدن
داری دمی سر آن کآئی برم اگر چه
با من ترا نباشد آئین آرمیدن
گویش چه گفت گفتا گر خوانی ار برانی
[...]
گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن
من بار سر نخواهم بار دگر کشیدن
زینسان که دل به پارب زآن غمزه خواست تیری
یک تیر بر نشانه خواهد بفین رسیدن
هر کس به دفع دردی آرام یابد و من
[...]
از دستت ای قلم من خواهم به جان رسیدن
از تو زبان درازی و ز من زبان بریدن
تا کی چنین نمایی حال دلم به تحریر
وز ماجرای عشقش این سرزنش شنیدن
پیوند مهرم از دل بشکست عهد لیکن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.