گنجور

 
سلمان ساوجی

ره، خرابات است و درد سالخورده، پیر ما

کس نمی‌داند به غیر از پیر ما، تدبیر ما

خاک را از خاصیت اکسیر اگر، زر می‌کند

ساقیا می‌ده، که ما، خاکیم و می، اکسیر ما

ما که از دور ازل مستیم و عاشق، تا کنون

غالبا صورت نبندد، بعد از این تغییر ما

من غلام هندوی آن سرو آزادم که او

بر سمن بنوشت خطی، از پی تحریر ما

بر شب زلفش گر ای باد صبا، یابی گذر

گو حذر کن، زینهار، از ناله شبگیر ما

ما به سوز آتش دل عالمی می‌سوختیم

گر نه آب چشم ما می‌بود، دامنگیر ما

ای که می‌گویی مشو دیوانه زلفش بگو

تا نجنباند نسیم صبحدم، زنجیر ما

خدمتی لایق نمی‌آید ز ما، در خدمتت

وای بر ما، چون نبخشایی تو بر تقصیر ما

گفته ای سلمان، که من خود را فدایش می‌کنم

زودتر، زنهار کافاتست در تاخیر ما

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجوی کرمانی

خرقه رهن خانه ی خمّار دارد پیر ما

ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما

گر شدیم از باده بدنام جهان تدبیر چیست

همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما

سرو را باشد سماع از ناله ی دلسوز مرغ

[...]

ناصر بخارایی

مایل عشق خرابات است عقل پیر ما

تا چه آرد بر سر ما پیر بی‌تدبیر ما

من به جز تقدیر تدبیری ندارم عشق را

این چنین رفته است گویی در ازل تقدیر ما

عشق را اکسیر گویند، وجهی ظاهرست

[...]

حافظ

دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما

چیست یارانِ طریقت بعد از این تدبیرِ ما؟

ما مریدان روی سویِ قبله چون آریم چون؟

روی سویِ خانهٔ خَمّار دارد پیرِ ما

در خراباتِ طریقت ما به هم منزل شویم

[...]

جامی

ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما

التفات خاطر پیران بود تدبیر ما

زآب چشم ما کند زنجیر سازی باد آه

تا کشد سرو قدت را پای در زنجیر ما

«والضحی » باشد کنایت زان دوزخ «والشمس » نیز

[...]

صائب تبریزی

حاجت دام و کمندی نیست در تسخیر ما

گردش چشمی بود بس حلقه زنجیر ما

ما خراب از آب شمشیر تغافل گشته ایم

می توان کردن به گرد دامنی تعمیر ما

از عیار نامه ما دردمندان آگهند

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه