|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و شکوه معشوق اشاره دارد که چون ماه عید درخشان است. شاعر با توصیف ابرو و گیسوی معشوق، او را به عنوان سرچشمه روح و معانی عمیق معرفی میکند. همچنین از زیباییاش به گونهای صحبت میکند که نظر همه را جلب میکند و به تمثیلهای جذابی از شب قدر و نمای هلال اشاره میکند. در کل، شعر حول محور زیبایی، عشق و ارزش معشوق میچرخد.
هوش مصنوعی: ای جهان، مانند ماه عید، برکت از چهرهات سرازیر است؛ عید کسانی که صاحب نظرند، در قوس خم ابرویت جلوهگر است.
هوش مصنوعی: موهای تو همانند شب قدر است و در آن، منزلگاه روح تو قرار دارد. هیچکس جز خودت نمیداند که در این جهان، ارزش شب موهایت چقدر است.
هوش مصنوعی: هر کس که زیبایی تو را ببیند، مانند هلالی که در آسمان میدرخشد، توجه همه را به خود جلب میکند. بنابراین، فقط کمی از چهرهات را به نمایش بگذار تا همه زیباییات را ببینند و شگفتزده شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهره شهر شد از غایت خوبی رویت
ای شده ترک فلک از دل و جان هندویت
هست رخسار تو یک ماه که در غره او
جلوه دادست دو عنبر ز هلال ابرویت
چشم بد دور که بستان ارم را گه حسن
[...]
خنک آن باد که باشد گذرش بر کویت
روشن آن دیده که افتد نظرش بر رویت
صید آن مرغ شوم کو گذرد بر بامت
خاک آن باد شوم کو بمن آرد بویت
زلف هندوی تو باید که پریشان نشود
[...]
ای حریم حرم کعبه ی دلها رویت
هستم آشفته به روی گل تو چون مویت
گر کند سجده ی تو مردم چشمم چه عجب
سالها تا شده محراب دلم ابرویت
به جفا می نگری بر من دلداده چرا
[...]
اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت
گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت
سر من خاک رهت باد! که شاید روزی
[...]
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
گوشهای گیرم و من بعد نیایم سویت
نکنم بار دگر یاد قد دلجویت
دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.