ای جهان را چو مه عید، مبارک رویت
عید صاحب نظران، طاق خم ابرویت
گیسوی تو، شب قدرست و درو، منزل روح
خود که داند به جهان، قدر شب گیسویت
گوشه ماه ز برقع بنما، تا چو هلال
شود انگشت نمای همه عالم، رویت
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ای جهان را چو مه عید، مبارک رویت
عید صاحب نظران، طاق خم ابرویت
گیسوی تو، شب قدرست و درو، منزل روح
خود که داند به جهان، قدر شب گیسویت
گوشه ماه ز برقع بنما، تا چو هلال
شود انگشت نمای همه عالم، رویت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهره شهر شد از غایت خوبی رویت
ای شده ترک فلک از دل و جان هندویت
هست رخسار تو یک ماه که در غره او
جلوه دادست دو عنبر ز هلال ابرویت
چشم بد دور که بستان ارم را گه حسن
[...]
خنک آن باد که باشد گذرش بر کویت
روشن آن دیده که افتد نظرش بر رویت
صید آن مرغ شوم کو گذرد بر بامت
خاک آن باد شوم کو بمن آرد بویت
زلف هندوی تو باید که پریشان نشود
[...]
ای حریم حرم کعبه ی دلها رویت
هستم آشفته به روی گل تو چون مویت
گر کند سجده ی تو مردم چشمم چه عجب
سالها تا شده محراب دلم ابرویت
به جفا می نگری بر من دلداده چرا
[...]
اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت
هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت
گر بدانم که توان بر سر کویت بودن
تا توانم نروم جای دگر از کویت
سر من خاک رهت باد! که شاید روزی
[...]
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
گوشهای گیرم و من بعد نیایم سویت
نکنم بار دگر یاد قد دلجویت
دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.