آن پری چهره که ما را نگران میدارد
چشم با ما و نظر، با دگران میدارد
زیر لب میدهم وعده، که کامت بدهم
غالب آن است که ما را به زبان، میدارد
دوش گفتم که غمت، جان مرا داد به باد
گفت ای ساده، هنوزت غم جان میدارد
رایگان، چون سر و زر در قدمش، میبازم
سر چرا بر من شوریده، گران میدارد؟
اغی گل از حال دل بلبل بیچاره بپرس
تا این همه فریاد و فغان میدارد؟
گر به دیدار تو فرسودهای، آسوده شود
مایه حسن رخت را چه زیان، میدارد؟
خبرت نیست که در باغ جمالت، همه شب
چشم من آب گل و سرو روان میدارد
رفته بود از سر قلاشی و رندی، سلمان
چشم سرمست تواش، باز بر آن میدارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۴
رایگان چون سر و زر در قدمش میبازم
سر چرا بر من شوریده گران میدارد؟
چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ
سر چرا بر من دلخسته گران میداری
مهر رویش نه چنانم نگران می دارد
دایمم خون دل از دیده روان می دارد
این چنین کشته ی شمشیر فراقش که منم
که امیدی به من خسته روان می دارد
چون پری کز نظر خلق نهان باشد یار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.