ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من
بود شکوفه ی پیری، گل جوانی من
چو تب مفارقت از من گزید، می میرم
که آتش است چو شمع آب زندگانی من
چمن به باد خزان داده ام، نمانده گلی
به غیر آبله در دست باغبانی من
مرا به گلشن وصلت رسانده، نیست عبث
به بال خویش چو طاووس، گلفشانی من
ز عمر تلخ، پشیمان شدم ز آب حیات
نصیب خضر رهم باد، زندگانی من!
سلیم، خون مرا می خورد چو آب آن گل
نتیجه ی عجبی داد باغبانی من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کجایی ای بدو لب آب زندگانی من ؟
کجایی ای غم تو اصل شادمانی من؟
ببوی وصل توام زنده، وز غمت مرده
اگر چه فارغی از مرگ و زندگانی من
بپرس حال دل من بشرح از غم خویش
[...]
به من نگر به دو رخسار زعفرانی من
به گونه گونه علامات آن جهانی من
به جان پیر قدیمی که در نهاد من است
که باد خاک قدمهاش این جوانی من
تو چشم تیز کن آخر به چشم من بنگر
[...]
کجائی ای گل گلزار زندگانی من
کجائی ای ثمر نخل شادمانی من
ز دیده تا شدی ای شاخ ارغوان پنهان
به خون نشانده مرا اشک ارغوانی من
بیا ببین که که فلک از غم جوانی تو
[...]
رحیم شد دل دشمن ز ناتوانی من
حصار آهن من گشت شیشه جانی من
ز خار سبز به رهرو نمی رسد آسیب
ز کامرانی خصم است کامرانی من
نیارمید چو موج سراب نیم نفس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.