هردم غمی آید ز حریفان لئیمم
گویی به دبستان جهان، طفل یتیمم
آن گلبن فیضم که ز شادابی فطرت
در جوش بود مغز جهانی ز شمیمم
در فکر همه فیض، چو گفتار رسولم
در نطق همه معجزه، چون دست کلیمم
شوقم چو برد جانب گلزار، سحابم
راهم چو فتد در حرم غنچه، نسیمم
کمتر نیم از سنجر و فغفور، که من هم
در هند سیه بختی خود، شاه سلیمم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عزت و خواری نه امید است نه بیمم
منگوهر غلتان خودم اشک یتیمم
دل نیست بساطی که فضولی رسد آنجا
طور ادبم سرمهٔ آوازکلیمم
هرچند سر و برک متاع دگرم نیست
[...]
المنة لله که به کوی تو مقیمم
هر دم رسد از حلقه ی زلف تو نسیمم
ای خاک درت جنّت و فردوس نعیمم
در بارگهت چون سگ اصحاب رقیمم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.