پیاله چون به من از دست او حواله شود
دهان غنچه پر از آب چون پیاله شود
ز شوق بزم وصال تو همچو موسیقار
نفس چو پیش لب من رسید، ناله شود
هوای داغ جنون در کدام سرکه نبود؟
گمان که داشت که آخر نصیب لاله شود
نصیب نیست بقایی شکفته طبعان را
رسد به عمر طبیعی چو می دوساله شود
ز آب، همچو صدف، کام من پرآبله است
چو جام، آه اگر آتشم حواله شود
ز ناز، دیر کشد ساغری که می گیرد
شراب لاله و گل، کهنه در پیاله شود
سلیم آنچه به یک نکته ما بیان سازیم
اگر به شرح درآرند، صد رساله شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عماد دولت ودین صدر و پیشوای جهان
تویی که بزم تو را ماه نو پیاله شود
ز ابر دیده چو باران اشک بدخواهت
به لب رسد ز نفسهای سرد ژاله شود
مرا ز شادی جاه تو هر زمان باری
[...]
چو شرح حال شهیدان او رساله شود
تمام خون شفق، سرخی مقاله شود
چنان زپا نفتادم که گردمش در بزم
ز دور چرخ اگر خاک من پیاله شود
پی نظاره چو باران بر روی هم ریزند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.