مرا گوش از بهر پیغام اوست
زبان در دهن از پی نام اوست
کسی کز فغان من از خواب ناز
نگردیده بیدار، بادام اوست
ز غیرت هلاکم که شب تا به روز
لب ماه نو بر لب بام اوست
جنون بیش گردد در ایام گل
چه دل ها که رسوا در ایام اوست
بلند است اقبال صیاد ما
مه از هاله در حلقه ی دام اوست
نه تنها سلیم است ممنون او
که خلقی دعاگوی دشنام اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نعیمست جایی کجا رام اوست
جحیمست جایی که صمصام اوست
سته دیو و پیل از خم خام اوست
ژیان شیر و تند اژدها رام اوست
از آن خسروی می که در جام اوست
شرف نامهٔ خسروان نام اوست
دلت روشن از نور الهام اوست
تمتع کش از فیض انعام اوست
محیط آب از شرم انعام اوست
زر جود را، سکه بر نام اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.