بوالهوس! با عشق خوبان این قدر امساک چیست
گر ز جان نتوان گذشتن، می توان از دل گذشت
مگذر از مستی که در این وادی پرانقلاب
آفت رهزن نبیند هر که او غافل گذشت
ناخنت از کار رفت و وانشد از زر گره
زحمت بیهوده، ای منعم مکش سایل گذشت
عشقم از بس بسته راه جلوه ی او را سلیم
عزم هرجا کرد آن بدخو، مرا از دل گذشت
سیر و دورم بر مراد از طالع ناساز نیست
مرغ بسمل گر پر و بالی زند پرواز نیست
هرچه در دل پرتو اندازد، ظهوری می کند
گر به معنی بنگری، آیینه صورت باز نیست
پنبه در گوش است ما را از حدیث انجمن
نشنود حرف کسی را هر که او غماز نیست
برنمی آید ز دست هرکسی رسم کرم
شیوه ی همت درین دوران، کم از اعجاز نیست
مطلب از بیش و کم دنیا اگر خرسندی است
از سلیمان هیچ فرقی تا کبوترباز نیست
پیش گل نتوان حدیث روی او گفتن سلیم
هر که گوشی پهن سازد، محرم این راز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ جایی از ستاره روز روشن نیست نور
زین ستاره روز را چندانکه خواهی نور هست
شیخ الاسلام و جمال دین و مفتی المشرقین
سیف حق تاج خطیبان شمع شرع اقضی القضات
قوله، (ص) «بعثت بجوامع الکلم، و لأتمم مکارم الاخلاق».
مهره کس را ندید اندر همه دریای مهر
تا نقاب از چهره جان مقدّس برگرفت
هر که صاحب دیده بود آنجا دل از جان در گرفت
ای فلک قدری که شمس دین و دین دولتی
دولت تو دولت دنیا و دین و دولت است
از علو همت تو آسمان را غیرت است
وز جمال طلعت تو مشتری را خجلت است
گر جمال ملتی، شاید که اخلاق تو را
[...]
بی تو ای آرام جان یک ساعتم آرام نیست
وز تو ام حاصل به جز هجران نافرجام نسیت
گر من از آشفتگی شوری کنم معذور دار
هر که را دل بر سر آتش بود ارام نیست
دوزخی در سینه دارم زاتش هجران و دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.