به سینه تیرنگاهت همان کند که کند
به روز رزم سنان خدیو عرش جناب
خدیو عهد محمد حسین خان که مدام
به طوع اوست قلوب و به طوق اوست رقاب
سپهر خنگی رستم دلی که رخشش را
زآفتاب سزد زین و از هلال رکاب
به دور او که شود گرگ پاسبان غزال
به عهد او که بود صعوه همنشین عقاب
نخورده روی کسی سیلیئی به غیر از دف
ندیده گوش کسی مالشی به غیر رباب
کسی به کشور آباد او خراب ندید
به غیر جغد که از این غمش دلی است خراب
اگر دمند به هر دم هزار انفخه ی صور
هنوز بخت بد اندیش او بود در خواب
وجود خصم ضرور است ورنه شمشیرش
ز کله ای که دهد طعمه ی ذباب و کلاب
زهی زوصف تو یک نکته و هزار حدیث
خهی ز مدح تو یک شمه و هزار کتاب
خیام جاه تو را فرش ار چه ز اطلس چرخ
ستارگان سپهرش چو میخ های طناب
اگر زلطف تو یک رشحه بر (سحاب) چکد
هزار چشمهٔ حیوان روان شود ز سراب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.