یاد بی تابی روز وصل یار آمد مرا
چون بگوش افغان بلبل در بهار آمد مرا
جان و دل بی تاب زلفی تابدار آمد مرا
بی قراری آفت صبر و قرار آمد مرا
کار تا مشکل نشد در عشق مرگ آسان نشد
عقده های کار من آخر بکار آمد مرا
یاد عیش روزگار وصل پاداشش چه بود؟
آنچه بر سر از جفای روزگار آمد مرا
رفت و دل برد از من و اکنون غمش ریزد ز چشم
قطره های خون که از دل یادگار آمد مرا
با تو تا روز شمار افغان که نتوانم شمرد
غصه های دل که بیرون از شمار آمد مرا
بر سرت گفتا که آیم امشب و بر سر (سحاب)
آنچه از هجران نیامد زانتظار آمد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش وقت نیمشب پیغام یار آمد مرا
یا به باغ دل گل شادی به بار آمد مرا
وز پس پیغام نزدیک من آمد یار من
یا ز گردون ماه تابان در کنار آمد مرا
راستگفتی از هوا در دام من صیدی فتاد
[...]
گر به بالینم نیامد بر مزار آمد مرا
جان سپاری در رهش آخر به کار آمد مرا
با دارم تا شدم جزو جلال مدعی
در حریم قرب خواری اعتبار آمد مرا
در میان مرگ و هجرانم مخیر کرد عشق
[...]
بامدادان قاصدی از کوی یار آمد مرا
قاصدی فرخنده ز آن فرخ دیار آمد مرا
جان همی کردم فدا در راه آن فرخنده پیک
کز ورودش جانی از نو مستعار آمد مرا
آبرویم رفت گر در عاشقی از کف چه غم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.