چه شد که چرخ جفا پیشه کرد میل وفا
هزار گونه اساس نشاط کرده به پا
سپهر محفل عیشی به دهر چیده کز آن
شده است بزم جهان رشک جنت الماوا
هزار دست ضیا دارد از هزاران شمع
کف کلیم ضیا داشت گر زیک بیضا
به جسم مرده دلان مطرب آورد صد روح
اگر مسیح زیک روح مرده کرد احیا
هوا زنور مشاعل زمین ز عکس شموع
چو کان گوهر ناب است و لؤلؤ لا لا
ریاض دهر منور چو روضه ی مینو
بساط خاک پر اختر چو گنبد مینا
به تن محیط هوا بست زرفشان اکسون
به بر بسیط زمین کرد آتشین دیبا
ز بس که پر شرر آمد سواد شب گوئی
که منبت گل سوری است عنبر سارا
سپهروار به گردش زهر طرف چرخی
چه چرخ چون کره ی نار آتشین اجزا
به هشت برج مرتب ولی زهر برجی
ستاره بار به سطح زمین و روی هوا
زهر طرف شجری آتشین که گر خوانند
نظیر سد ره و طوبیش هست محض خطا
کجا دماند اوراق زرفشان سدره؟
کجا بر آرد نارنج آتشین طوبا؟
دمیده ز آذر نمرود گلستان خلیل
نموده از شجر طور آتش موسا
پدید گشته زهر بام صد هزاران ماه
که قرص مهر بود در برش چو جرم سها
اگر زچاهی وقتی نمود برهمنی
مهی که ساحت نخشب ازو گرفت ضیا
ز کاسه های سفالین نگر کنون صد ماه
که هر یکی به جهانی بود فروغ افزا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای جهان و نشاط حاکم بر آن میپردازد. او به چرخش افلاک و تنوع زیباییها اشاره میکند و میگوید که محفل شادی و خوشی در دنیا به گونهای است که حتی بهشت را به حسرت میاندازد. شاعر از فواید و نورافشانی شمعها و تأثیرات آنها بر روح و جان میگوید و به روشنایی و زیبایی زمین اشاره میکند.
همچنین، او به تصویر کردن گل و گیاهان در این دنیا میپردازد و از آتشین بودن برخی از عناصر و ویژگیهای آسمان و زمین سخن میگوید. در نهایت، شاعر به فراوانی زیباییهای طبیعی و نور در زندگی اشاره میکند و آن را نشانهای از قدرت ومحبوبیت خداوند میداند.
هوش مصنوعی: چرا روزگار که به بدی عادت کرده، دیگر به وفاداری و خوشحالی نمیرسد و به انواع مختلفی از شادیها پای میکوبد؟
هوش مصنوعی: فضای زندگی به گونهای تزیین شده است که بزم و شادی موجود در آن، باعث حسادت به بهشت جاودان میشود.
هوش مصنوعی: صدها دست نورانی از هزاران شمع وجود دارد، اما دست کلیم تنها به یک نور روشنایی داشت.
هوش مصنوعی: اگرچه جسم مردگان بیروح است، اما یک نوازنده (مطرب) میتواند با نواهای خود چندین روح را به آن برساند. همانطور که مسیح، با یک روح مرده، زندگی و جان تازهای بخشید.
هوش مصنوعی: هوا پر از نور مشعلها است که به خاطر انعکاس شمعهاست. مانند معادن الماس و مرواریدهای ناب است که در دل زمین نهفتهاند.
هوش مصنوعی: زندگی من مانند باغی زیبا و دلانگیز است، در حالی که زمین پر از ستارههاست، شبیه به گنبدی آسمانی.
هوش مصنوعی: هوا به دور زمین مانند پارچهای تنگ پیچیده شده و سطح زمین را با رنگ آتشین و زیبا پوشانده است.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه شب پر از شعله و نور است، گویی درختی که گلهای خوشبو و زیبا دارد در این تاریکی میدرخشد و عطرش فضا را پر کرده است.
هوش مصنوعی: اینجا سخن از حرکت دایرهوار در آسمان و چرخش عناصر آتشین است. به تصویر کشیدن یک کره آتشین که به دور خود میگردد، در واقع به دنیای وسیع و بیپایان آسمانی اشاره دارد. این حرکت و گردشی که وجود دارد، نشان دهندهی نظم و ترتیب کیهانی است.
هوش مصنوعی: در هشت برج مرتب، اما یکی از برجها اثر منفی دارد و ستارهها بر زمین و در آسمان پراکندهاند.
هوش مصنوعی: در هر سو درختی سرزنده و آتشین وجود دارد که اگر آن را با نامهایی مانند سد و طوبی خطاب کنند، اشتباه بزرگی خواهد بود.
هوش مصنوعی: کجا میتوان احوال دنیای فانی را دید؟ کجا میتوان درخت طوبا را که میوههای نارنجی و داغ آتشین دارد، مشاهده کرد؟
هوش مصنوعی: آتش نمرود که از آذر دمیده، گلستان ابراهیم را زنده کرده و آتش موسا از درخت طور روشن شده است.
هوش مصنوعی: بسیاری از ماهها مانند سوزنی تیز در آسمان ظاهر شدهاند، در حالی که خورشید نیز به مانند یک ستاره در کنار آنها یک جلوه خاص دارد.
هوش مصنوعی: اگر از چاهی که در آن هستی، روشنایی یک ماه را ببینی که نوری از آن به ساحت چوب نخشب میتابد، متوجه زیبایی و درخشندگی آن خواهی شد.
هوش مصنوعی: به کاسههای سفالین نگاه کن؛ اکنون صد ماه در آنها میدرخشد که هر کدام به تنهایی نورانیت و روشنی خاصی دارند و شگفتی دیگری را به نمایش میگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.