بیلب او نشئهای در ساغر و پیمانه نیست
شیشة می را دماغ جلوة مستانه نیست
سیرت معشوق از سیمای عاشق ظاهرست
سرگذشت شمع جز در دفتر پروانه نیست
هر شبم در سینه آشوبی است از پهلوی دل
آفتی در خانة ما جز متاع خانه نیست
آشنایی ترک آدابست در قانون عشق
هر که این بیگانگیها میکند بیگانه نیست
فیض خواهی کعبه بگذار و ره دل پیشگیر
گنج در ویرانه است اما به هر ویرانه نیست
نیست جز یک مشت گل کو گه سر و گه ساغرست
سرنوشت کاسة سر جز خط پیمانه نیست
کی رود فیّاض از کوی تو هرگز در بهشت
ترک دین از بهر دنیا چون کند دیوانه نیست!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر بیانگر عمق احساسات عاشقانه و غمهایی است که در دل عاشق وجود دارد. شاعر به نبود معیاری برای سنجش غم و عشق اشاره میکند و میگوید که عشق از عقل فراتر است. هیچ جا عشق را نمیتوان با عقل سنجید و فاصله میان معشوق و عاشق، آنقدر زیاد است که نمیتوان به راحتی به آن دست یافت.
شاعر با اشاره به دوری معشوق میگوید که حتی اگر روز محشر هم دور باشد، این دوری هیچ تاثیری بر عشق ندارد. او همچنین به این نکته میپردازد که مزه زندگی در دنیا را نمیتوان فهمید و این شناخت نادرست است. سخن از تضاد میان انسان و دیو میکند و نشان میدهد که هیچ ترسی از دیوها وجود ندارد.
شاعر در نهایت به بیاختیاری خود در برابر غم و عشق میپردازد و میگوید که در لحظات گریه و اندوه، هیچ کنترلی بر احساساتش ندارد و به دنبال درمان درد از هیچ کس نیست. او در مییابد که درد واقعی را تنها در دل خود میتواند پیدا کند.
هوش مصنوعی: بدون لب او، هیچ نشئهای در ظرف و پیمانه وجود ندارد. شیشهی می، جلوهای از سرمستی را به خود نمیگیرد.
هوش مصنوعی: رفتار و ویژگیهای معشوق بهوضوح از چهره و قیافه عاشق نمایان است و داستان شمع فقط در داستان پروانه قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: هر شب در دل من غوغایی برپا است و از درد دل، فقط یک چیز در خانهام وجود دارد و آن هم وسایل خانه است.
هوش مصنوعی: آشنایی و دوستی واقعی نیاز به رعایت آداب و رسوم دارد. در عشق، هر کسی که بخواهد به بیگانه بودن ادامه دهد، واقعا بیگانه نیست.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال بهرهمندی و رحمت هستی، لازم است که صرفاً به مکانهای مذهبی مانند کعبه اکتفا نکنی. باید دل خود را به سمت حقایق عمیقتری راهنمایی کنی. حقیقت این است که گنجهای معنوی تنها در برخی مکانها و دلها پیدا میشود، نه در هر ویرانهای.
هوش مصنوعی: زندگی چیزی جز یک دسته گل نیست که گاهی در دست است و گاهی در جام. بخت و تقدیر ما تنها به نشانهای روی پیمانه محدود میشود.
هوش مصنوعی: هرگز آبشخور بخشنده از کوی تو نمیرود. کسی که برای بهرهمندی از دنیا، دین خود را ترک کند، دیوانه است!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست
گنج ما گنجیست کو در کنج هر ویرانه نیست
هر کرا سودای لیلی نیست مجنون آنکست
ورنه مجنون را چو نیکو بنگری دیوانه نیست
چشم صورت بین نبیند روی معنی را بخواب
[...]
نقد گنج کعبه جایش جز دل ویرانه نیست
حلقه بر در گو مزن زاهد که کس در خانه نیست
در حریم کعبه و بتخانه عاشق محرم است
هرکه با عاشق آشنا شد هیچ جا بیگانه نیست
سربسر احوال ما چون کوهکن جان کندن است
[...]
حسن اگر در پرده باشد عشق ازو دیوانه نیست
بر چراغ روز بال افشانی پروانه نیست
تا طبیب خستگان عشق چشم مست اوست
ناله بیمار غیر از نعره مستانه نیست
نیست سامانی بغیر از رخنه در ویرانه ام
[...]
سرو مینا را تذروی بهتر از پیمانه نیست
شمع را در بزم دلسوزی به از پروانه نیست
حسن ذاتی فارغ است از صنعت مشاطگان
زلف جوهر دست فرسود نسیم و شانه نیست
مرغ روح اهل مشرب را نمی آرد به دام
[...]
از شکست شیشه غم در خاطر پیمانه نیست
خانه فانوس را پروای صاحب خانه نیست
زندگانی آشنایان را به هم یارانه نیست
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.