شمارهٔ ۱: بشناختمت در همه جا ای بت عیار - بی این همه پیرایه و بی این همه آثار
شمارهٔ ۲: تو پریچهره مر از مردم بالائی - که در آئی و بچشم اندر مینائی
شمارهٔ ۳: در شهر ما بتی است که بر جان بود امیر - چالاک و چست و چابک و عیار و شیرگیر
شمارهٔ ۴: خواهم ایدل محو دیدارت کنم - جلوه گاه روی دلدارت کنم
شمارهٔ ۵: تا شد دلم شکسته آن زلف عنبرین - برداشتم درست دل از عقل و جان و دین
شمارهٔ ۶: ای ترک چه باشد دگرت باز بهانه - کامروز برون آمدهای مست ز خانه
شمارهٔ ۷: تو کئی کز عقب پردهکشی این همه سر - تا به بینی که بود خفته که بیدار اندر