بگشای چشم و قافله را در گذار بین
ما را چو عمر از در خود رهسپار بین
از سینهها خروش به جای جرس شنو
از دیدهها سرشک به جای قطار بین
این بسته را پیاده نگر بر رکاب عیش
و آن دسته را به خیل خشونت سوار بین
زنجیر و غل به گردن و بازوی پور و دخت
سر در کمند چون اسرای تتار بین
جای جهاز و محمل سیم و جلیل زر
از رنج و تاب ناقهٔ ما زیر بار بین
آوای ساربان خصیم از یمین شنو
غوغای کاروان اسیر از یسار بین
در دیدهها بنات نبی را میان خلق
جای نقاب گرد عزا بر عذار بین
یک سو تظلم از پسر ناتوان شنو
یک ره تحکم از سپه نابکار بین
در قتلگاه بر سر بالین خویشتن
از اهلبیت شور نشور آشکار بین
برخی به خواهران تبهخانمان نگر
لختی به دختران سیهروزگار بین
یک لحظه بر سکینهٔ آسیمه سر بپای
یک ذره بر زبیدهٔ محزون زار بین
دلها ز بس ضعیف و دواهی ز بس قوی
اینک به مرگ خود همه را خواستار بین
ما را چنان غم از همهسو در میان گرفت
کز ضبط پا و سر، سر و پا برکنار بین
ما زندگی کنیم و تو خسبی به خون و خاک
وارونه بازی فلک کجقمار بین
پس بر زمین فتاد و زمانی گریست سخت
کای پادشاه ساخته از خاک تاج و تخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی بهار تازه همه پرنگار بین
خیز ای نگار و می ده و روی نگار بین
در مرغزار خوبی هر لاله زار بین
وز لاله زار رتبت هر مرغزار بین
هجران آن صنم گلعذار بین
وز خون دیده روی جهان لاله زار بین
کارم ز غم خراب و به دل بار هجر یار
از روزگار سفله مرا کار و بار بین
ای دل چو زلف یار پریشانیت چه سود
[...]
برخیز و وضع حال من از روزگار بین
با صد جهان شکنجه و دردم دچار بین
با آنکه در زمانه خود امروز مرکزم
بیرون در ز دایرهام حلقهوار بین
گه از رضا چو تن به زمین با سکون نگر
[...]
در باغ رو طراوت فصل بهار بین
آثار صنع حضرت پروردگار بین
سرو سهی بجلوه لب جویبار بین
خندان دهان غنچه بدامان خار بین
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.