تا طیلسان ز تارک آن تاجور فتاد
از فرق شهسوار فلک تاج زر فتاد
کیوان و تیر و زهره و بهرام و مشتری
چون مهر و ماه افسر زرشان ز سر فتاد
اکلیل بر زمین زده از فرق فرقدین
تا جبهه و جبین تو با خاک درفتاد
درماتم تو دیر و حرم پیر و دیر سوخت
این خود چه دوزخی است که در خیر و شر فتاد
افلاک و عرش و کرسی و لوح و قلم همه
در هر یک التهاب به سبکی دگر فتاد
این تابشی است تیره که در کفر و دین فروخت
وین آتشی است خیره که در خشک و تر فتاد
با آنکه خصم با تو کمان خطا کشید
تیری خطا نرفت و همه کارگر فتاد
گیرم به التماس تو یک تن نخاست نرم
دلها ز نالهٔ تو چرا سختتر فتاد
مغزی نبود ورنه نه یک چشم کور ماند
هوشی نبود ورنه نه یک گوش کر فتاد
با سختجانی دل پولادخای خصم
چون شد که ننگ سنگدلی بر حجر فتاد
کس را ز فرط غم خبر از خویشتن نماند
تا این خبر به ساحت گیتی سمر فتاد
این خاکدان کهنه مرمتپذیر نیست
زین سیل خانهکن که به هر کوی درفتاد
خوناب لجهپای بهر بوم و بر دوید
سیلاب دجلهزای به هر جوی و جر فتاد
سودای خام پخت که خصمت خیام سوخت
صد دوزخ آتشش به سقر زآن شرر فتاد
تا جان تابناک وی از جسم پاک رفت
جان وجود و پیکر هستی به خاک رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ سوگ و ماتم ناشی از سقوط یک شخصیت مهم و برجسته است. با افتادن تاج بر سر آن شخصیت، همهٔ افلاک و ستارهها تحت تأثیر قرار میگیرند و به نوعی این واقعه کل جهان را دچار غم و آشفتگی میکند. شاعر از احساس عمیق درد و اندوه در دل انسانها و بر هم خوردن نظم جهان سخن میگوید. در این شرایط، حتی کوششها برای آرامش و التیام نیز بیثمر است و دلها از غم سختتر میشوند. در نهایت، آوازهٔ آن شخصیت بزرگ به خاک رفته و حیات و وجود او تحت تأثیر این حادثه ناگوار قرار میگیرد. شعر به خوبی نشاندهندهٔ تأثیر یک فرد بزرگ بر کل هستی و احساسات انسانی است.
هوش مصنوعی: وقتی کلاه زیبای آن شاه بر زمین افتاد، مانند این بود که تاج طلایی آسمان از سر قهرمانش پایین آمد.
هوش مصنوعی: سیارههای بزرگ مانند کیوان، تیر، زهره، بهرام و مشتری، با درخشش و زیبایی خود همچون خورشید و ماه، تاج زرینشان از سرشان افتاده است.
هوش مصنوعی: تاجی که بر زمین افتاده، از بالای سر ستارهها تا پیشانی و چهرهات به خاک رسیده است.
هوش مصنوعی: در غم تو، دیر و حرم کهن سوخت و ویران شد. این چه عذابی است که در آن خوبی و بدی با هم آمیختهاند؟
هوش مصنوعی: در آسمانها و عرش و کرسی و لوح و قلم، هر کدام به طرز خاصی دچار تغییر و حرکت شدهاند.
هوش مصنوعی: این یک نور تاریکی است که در بین باورها و عدم باورها قرار دارد و این یک آتش سوزانی است که بر هر چیز خشک و تر میافتد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دشمن با تیرکمان و هدفگیری نادرست به تو حمله کرد، تیرش به هدف نرسید و همه چیز به خوبی انجام شد.
هوش مصنوعی: اگرچه من به خاطر خواهش تو کسی را نتوانستم به دست آورم، اما چرا دلهای لطیف و مهربان از فریاد و نالهٔ تو سختتر و محکمتر شدند؟
هوش مصنوعی: اگر عقل و فهمی بود، هیچ کس کور نمیماند و اگر درکی بود، هیچ کسی هم کر نمیشد.
هوش مصنوعی: با استقامت و مقاومتی که دل آهنین دشمن دارد، چگونه است که تیر ننگ سنگدلی بر دل سنگی او فرود میآید؟
هوش مصنوعی: هیچکس به خاطر غم زیاد توانایی شناخت خود را ندارد تا اینکه این غم و اندوه به صورت واقعیت در دنیا نمایان شود.
هوش مصنوعی: این زمین قدیمی قابل ترمیم نیست، چون سیلابی که به هر گوشه میریزد، همه چیز را خراب میکند.
هوش مصنوعی: خون و عاطفه به خاطر وطن و سرزمین از دل لجهپای بهطور بیوقفه سرازیر شد و سیلاب دجله به هر جوی و جویبار جاری شد.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوی بدون فکر و ناپخته به دشمنی که خیام نام دارد، او را به شدت آسیبدیده و سوخته کرده است. شعلههای آتشین این عشق آنقدر قوی است که میتواند صد دوزخ را بسوزاند و از آنها جرقههایی به سمت پایین افکند.
هوش مصنوعی: وقتی که روح روشن او از بدن پاکش جدا شد، وجود و قالب هستی به خاک سپرده شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
دودش به سر درآمد و از پای درفتاد
مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد
فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد
رامین چو اختیار غم عشق ویس کرد
[...]
خط را گذار برلب آن سیمبر فتاد
سرسبز طوطیی که به تنگ شکر فتاد
یاقوت را چو باده لعلی کند به جام
این آتشی که از تو مرا در جگرفتاد
امسال هم نداد به هم دست خط یار
[...]
زین برق شعلهبار که در بحر و بر فتاد
آتش نهان و فاش به هر خشک و تر فتاد
پهلو تهی کنند زمین و آسمان همه
از حمل این بلیه که کوه از کمر فتاد
ای نخل نینوا چه نهالی تو کز نخست
[...]
در قتلگاه چون اسرا را گذر فتاد
بر نعش بی سر شهداشان نظر فتاد
از غم کشیده اند ز دل، آه آتشین
کزآهشان به خرمن هستی شرر فتاد
آن یک عذار خویش به پای پدر نهاد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.