گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفایی جندقی

دریغ و درد کز این لطمه های پنهانی

نهاد کشور دل باز رو به ویرانی

ز دیگران بشنو شرح حال من که مرا

خبر ز خویش نباشد ز فرط حیرانی

چه زخمها که به دل خورد و تن بجاست هنوز

مرا بسی عجب آید از این گران جانی

ببند طره ی دلم باز جو ترا چه گناه

که پرسشی بکنی ز آن غریب زندانی

به چشم کفر ندارم چرا سپاری دل

که این معامله دور است از مسلمانی

خیال وصل تو خرسند داردم ورنه

ز هجر حاصل من چیست جز پشیمانی

به خلد بی تو کنم زندگی به دشواری

به همره تو به دوزخ روم به آسانی

به حرمت قد و تعظیم قامتت ننشست

که ایستاده به یک پای سرو بستانی

اگر نه شرم غزال تو بند خاطر اوست

نیاید از چه به شهر آهوی بیابانی

صفایی ار ز خدایت امید مغفرت است

چرا بری همه فرمان نفس شیطانی

به کام خواهی اگر کارهای هر دو جهان

متاب روی ز درگاه وجه یزدانی

جهان دانش و دین آفتاب فضل و شرف

سپهر مجد و کرامت حکیم کرمانی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
رودکی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟

برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟

که: حیف باشد روح القدس به سگبانی

به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

قطران تبریزی

مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب

چه آب جویم از جوی خشک یونانی

برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم

که حیف باشد روح القدس بسگبانی

بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم

[...]

امیر معزی

مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی

مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی

سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی

که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی

معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
وطواط

در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی

بکار من چو سر زلف تو پریشانی

کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان

که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی

بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟

[...]

قوامی رازی

به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی

که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی

چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش

اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی

غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه