بر مهر تو مه را مشتری نیست
وگر باشد کسی جز مشتری نیست
به فر چهر و فرخ فالت ای ماه
تعالی الله عروس خاوری نیست
بدین اخلاق و خوشخویی ملک نی
بدین اندام وگلرویی پری نیست
به محشر از تماشای تو فردا
چو امروزم مجال داوری نیست
بتی از حلقه ی خوبان به عشاق
بدین مهر و محبت پروری نیست
تنی جز من ترا زین جان نثاران
بدین صدق و ارادت گستری نیست
به تعظیم قدت استاده بر پای
وگرنه سرو قصدش همسری نیست
مگر یک ره به بزمت زهره ره یافت
که آهنگش به جز خنیاگری نیست
به دامت مرغ دل از هجر نالد
خروش وی ز بی بال و پری نیست
نسودی بر سرم پای از حقارت
غم از سودای بی پا و سری نیست
صفایی را چودل بردی نگهدار
مگو این از شروط دلبری نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوا را بهتر از دل مشتری نیست
ازیرا بر دل کس داوری نیست
مرا بر سرّ گردون رهبری نیست
جز آن کاین نقش دانم سرسری نیست
گر از دین خلیلت رهبری نیست
ترا پس جز طریق آزری نیست
یقین دان عشق کار سرسری نیست
حقیقت مرد عاشق هر دری نیست
سریر سلطنت بی داوری نیست
غم صاحب کلاهی سرسری نیست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.