خیالم تا به سرو قامت او گشته هم زانو
گهی با مه برابر می زند گه با فلک پهلو
چنان از صورت آدم گریزانم که در معنی
نمی خواهم که باشد پیش رو آیینهٔ زانو
ز بیم تیر مژگان ای دلا در زلف جا کردی
اگر مردی بیا و جای کن در گوشهٔ ابرو
سعیدا گفتگوها داشت از موی میان او
بسی من گرد واگشتم ندارد آن کمر یک مو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت محبوبش اشاره میکند و از او به عنوان کسی یاد میکند که چهرهاش با ماه و ستارهها مقایسه میشود. او از خوف و حسادت نسبت به زیبایی محبوبش صحبت میکند و میگوید که حتی از نگاه به خود در آینه نیز میگریزد. همچنین شاعر درباره پیچیدگیهای موی محبوبش و تاثیر آن بر احساساتش سخن میگوید و در نهایت، به زیبایی خاص و منحصر به فرد او اشاره میکند که هیچ چیزی نمیتواند آن را تکرار کند.
هوش مصنوعی: خاطرم به قد و قامت او مشغول است، گاهی او را تا حدی میبینم که با ماه برابر میشود و گاهی احساس میکنم که در کنار آسمان قرار دارد.
هوش مصنوعی: به قدری از ظاهر انسان دوری میکنم که حتی در مفهوم هم نمیخواهم مقابل آینهای باشم که تصویر زانوانم را نشان دهد.
هوش مصنوعی: ای دل، از ترس تیرهای مژگان معشوق، خود را در زلف او پنهان کردهای؛ اگر مردی، بیایید و در گوشهٔ ابرویش جا بگیر.
هوش مصنوعی: سعیدا در گفتگوهایش به زیبایی و دلربایی موهای او اشاره کرد و من به دور او چرخیدم و متوجه شدم که آن کمر باریکش حتی به ضخامت یک مو هم نمیرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ندیدم در جهان کس را که تا سر پر نبودهست او
همه جوشان و پرآتش کمین اندر بهانه جو
همه از عشق بررسته جگرها خسته لب بسته
ولی در گلشن جانشان شقایقهای تو بر تو
حقایقهای نیک و بد به شیر خفته میماند
[...]
تو، سلطان، چون گدایان را زکوة حسن فرمایی
مرا این بس که زیر پا شوم هنگام بار تو
به هرحسنی که می بینم جمالش می نماید رو
به معنی دو یکی یابم به صورت گرچه باشد دو
به من گر شاهد معنی نماید رو به صد صورت
به صد صورت مرا حسنی نماید روی او نیکو
بیا تو آینه بردار و روی خود در آن بنما
[...]
یقین دانم درین عالم که لا معبود الا ھُو
ولا موجود فی الکونین لا مقصود الا ھُو
چو تیغ لا بدست آری بیا تنها چه غم داری
مجو از غیر حق یاری که لا فتاح الا ھُو
بلا لا لا همه لا کن بگو الله والله جو
[...]
شبی افتاده می رفتم به طوف کعبه آن کو
به گوش هوشم آواز پیاپی آمد از یکسو
اگر پرسد مرا ای سیدا آن تندخو بر گو
نمی دانم نظیری کیست چون می آمدم زان رو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.