گنجور

 
سعیدا

زمین از اشک سرگردان من گرداب می‌گردد

زمان از ناله‌های زار من سیماب می‌گردد

مگر خورشید در این صبح با گل گرم سر کرده

که از گستاخیش در چشم شبنم آب می‌گردد

به چشم طالع ما سودهٔ الماس اگر پاشی

ز چشم ما نهان ناگشته آن هم‌خواب می‌گردد

مرا در فقر حاصل گشته اکسیر قناعت بس

که خاکستر به زیر پهلوم سنجاب می‌گردد

چسان مشاطه بربندد کمر یارب نمی‌داند

میانی را که از تشبیه مو بی‌تاب می‌گردد

مگر قصد شبیخونی سعیدا آسمان دارد

که امشب بر سر ویرانه‌ام مهتاب می‌گردد

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

به چشمم تا خیال لعل آن قصاب می‌گردد

دمادم در اشک من به خون ناب می‌گردد

دمادم سجده می‌آرم من بیدل به هر ساعت

خیال طاق ابروی توام محراب می‌گردد

همی‌گردد خیال رویت اندر خانه چشمم

[...]

صائب تبریزی

دل سنگ از شکست دانه من آب می‌گردد

ز عاجزنالی من آسیا گرداب می‌گردد

زبال افشانی پروانه می‌ریزم ز یکدیگر

سرشک شمع در ویرانه‌ام سیلاب می‌گردد

زلال جویبار تیغ او خاصیتی دارد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

ز اشک گرم من آتش کباب می‌گردد

چه آتشی است که در دیده آب می‌گردد

نگاه نرگس مست که در کمین منست؟

که صبر در دل من اضطراب می‌گردد

خراب میکدة عشوه‌ای شوم کانجا

[...]

واعظ قزوینی

اگر بیند بخوابم، نرگسش بی‌خواب می‌گردد

اگر با زلف گویم حال دل، بی‌تاب می‌گردد

سیدای نسفی

فلک از ناله شبهای من بی تاب می گردد

زمین از بی قراری های من سیماب می گردد

اگر شیخ از ته دل در رکوع حق شود قایم

قد خم گشته او حلقه محراب می گردد

به زیر آسمان از تنگدستی خانه یی دارم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه