گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

نتوان به بی‌مثال رسید از مثال‌ها

از ره مرو به موج سراب خیال‌ها

بانگ جرس ز خوبی یوسف چه آگه است؟

در کنه ذات حق نرسد قیل و قال‌ها

زرین چو برگ‌های خزان دیده گشته‌اند

از باد دستی تو، زبان سؤال‌ها

ما چون قلم تمام زبان شکایتیم

در خلوتی که قال شمارند حال‌ها

از اشتیاق دام تو مرغان دوربین

در بیضه می‌دهند سرانجام بال‌ها

در روزگار چشم تو جام تهی نماند

یکسر شدند ماه تمام این هلال‌ها

داغی که بود بر دل مجنون دورگرد

شد تازه از سیاهی چشم غزال‌ها

ده در شود گشاده، شود بسته چون دری

دارند ده زبان ز ده انگشت، لال‌ها

در عهد پاکدامنی او نمی‌رود

دل‌های بدگمان به ره احتمال‌ها

صائب ز خواب‌های پریشان خلاص شد

هرکس که ساده کرد دل از خط و خال‌ها

 
 
 
غزل شمارهٔ ۷۹۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سنایی

ای از بنفشه ساخته بر گل مثال‌ها

در آفتاب کرده ز عنبر کلال‌ها

هاروت تو ز معجزه دارد دلیل‌ها

ماروت تو ز شعبده دارد مثال‌ها

هرروز بامداد برآیی و بر زنی

[...]

ادیب صابر

رونق به فر دولت او یافت حال‌ها

ورنی نبود حال جهان بی‌محال‌ها

خوبی نداشت حال جهان بی‌وجود او

بی‌روی خوب، خوب نباشند حال‌ها

سودای مهتران همه در حفظ مال‌هاست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ای دیده گوشمال ز جود تو مال‌ها

پاینده باد دولت تو دیر سال‌ها

ننگاشته به خامهٔ اندیشه تا ابد

نقّاش ذهن مثل تو اندر خیال‌ها

بر چرخ مشتری که سعادت ازو برند

[...]

سعدالدین وراوینی

جائی رسیدهٔ که نبیند محیطِ تو

گرسوی چرخ بر شود اندیشه سالها

روزی که روزگار بنایِ تو می‌نهاد

ناهیدرودها زد و خرشید فالها

نظام قاری

هرچند روی دوست نبینیم سال‌ها

ما را بود هنوز امید وصال‌ها

دارم بسی ز ریشه‌پوشی خیال‌ها

یابم ز عقد طره دستار حال‌ها

با رخت رقعه رقعه که وصله زدم برو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه