گنجور

 
صائب تبریزی

نتوان به خواب کرد مسخر خیال را

جز پیچ و تاب نیست کمند این غزال را

در عالم خیال، بهارست چار فصل

بلبل به چتر گل ندهد زیر بال را

هر چند حسن را خطر از چشم پاک نیست

پنهان ز آب و آینه کن آن جمال را

رحمی به شیشه خانه دلهای خلق کن

از می مکن دو آتشه آن رنگ آل را

از گلشنی که سرو تو دامن کشان رود

بی طاقتی ز ریشه برآرد نهال را

برگ نشاط نیست درین تیره خاکدان

ریحان ز آه سرد بود این سفال را

ده در شود گشاده، شود بسته چون دری

انگشت، ترجمان زبان است لال را

با تیرگی بساز که ابروی عنبرین

یکشب سفید گشت ز منت هلال را

بر جرم من ببخش که آورده ام شفیع

اشک ندامت و عرق انفعال را

در ملک خویش رخنه فکندن ز عقل نیست

زنهار بسته دار زبان سؤال را

صائب کشید سر به گریبان نیستی

تسخیر کرد مملکت بی زوال را

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۷۱۴ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
کمال‌الدین اسماعیل

ای آفتاب ملک که تا دامن ابد

بر تو مباد دست ، کسوف و زوال را

فرزانه قطب دین که ببوسند خاک تو

خورشید و مه زیادتِ حسن و جمال را

ز انجا که جلوه گاه عروسان طبع تست

[...]

صائب تبریزی

تیغ زبان لاف نباشد کمال را

ماه تمام زشت نماید هلال را

دود از نهاد آتش دوزخ برآورد

بیرون اگر دهم عرق انفعال را

گل دیده ور ز شبنم روشن گهر شود

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
جویای تبریزی

رنگین کنی زخون جگر گر خیال را

شاید که دلنشین شود اهل کمال را

در پیش قامت تو چو بید موله است

سر بر زمین ز بار خجالت نهال را

مایل به ابروی تو دم حیرتم که هست

[...]

بیدل دهلوی

بر طاق نه تبخیر جاه و جلال را

چینی سلام‌کرد به یک مو سفال را

عالم ز دستگاه بقا طعمهٔ فناست

چون شمع‌، ریشه می‌خورد اینجا نهال را

پرگشتن و تهی‌شدن از خوابش عالمی‌است

[...]

حزین لاهیجی

گشته ست صفحه، دامن دشت ختن حزین

نازم خرام کبک همایون مثال را

در حکم ماست ملک سلیمانی سخن

گوییم شکر سلطنت بی زوال را

نیروی کلک ماست که بالیده از غرور

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حزین لاهیجی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه