تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟
چند در زنگار این آیینه را پنهان کنی؟
کشتی از دریای خون سالم به ساحل برده ای
صلح اگر بانان خشک از نعمت الوان کنی
می توانی خرمنی اندوخت از هر دانه ای
خرده خود صرف اگر در راه درویشان کنی
سرنمی پیچد ز فرمان تو گوی آفتاب
از عبادت قامت خود را اگر چوگان کنی
عاشقان خون از برای گریه کردن می خورند
تو ستمگر می خوری خون تا لبی خندان کنی
از عزیزی می شوی فرمانروای ملک مصر
صبر اگر بر چاه و زندان چون مه کنعان کنی
جوهر ذاتی ترا چون تیغ می گردد لباس
از لباس عاریت خود را اگر عریان کنی
چند از تیغ شهادت جان خود داری دریغ؟
تا به کی ضبط نفس در چشمه حیوان کنی؟
می شود از کیمیای صبر درمان دردها
چند صائب درد خودآلوده درمان کنی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعات عمیق انسانی مانند عشق، ظلم، و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد که دیگر از نعمتهای زندگی غافل نشود و به دلی پاک و سرشار از عشق و محبت روی آورد. او به دو نکته اشاره میکند: یکی اینکه نباید در راه خلاف عمل کرد و به دیگران آسیب رساند، و دیگری اینکه با صبر و بردباری میتوان بر دردها و مشکلات غلبه کرد. همچنین به پذیرفتن واقعیتها و خودشناسی تأکید میکند. در نهایت، شاعر از مخاطب میخواهد که به جای زندانی کردن خود در محدودیتها، به آزادی و رشد درونی بپردازد.
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی دل خود را از زیباییهای مختلف پر از غم کنی؟ تا کی میخواهی این آینه را از زیباییهایش پنهان نگهداری؟
هوش مصنوعی: کشتی تو، با وجود تمام مشکلات و خونریزیها، به ساحل امنی رسیده است. اگر بخواهی، میتوانی با ایجاد صلح و آرامش، نعمتهای فراوانی را به دیگران هدیه کنی.
هوش مصنوعی: اگر هر فردی بخشی از دارایی یا توانایی خود را در حمایت از نیازمندان صرف کند، میتواند به مرور زمان ثروتی بزرگ و ارزشمند انباشته کند.
هوش مصنوعی: خورشید، حتی اگر تو آن را با چوبی به نام چوگان به حرکت واداری، از فرمان تو سرپیچی نخواهد کرد و همچنان به عبادت قامت تو ادامه خواهد داد.
هوش مصنوعی: عاشقان برای این که بتوانند گریه کنند، از خون خود مینوشند؛ اما تو ای ستمگر، برای این که لبخند بر چهرهات بیاوری، دیگران را به زحمت میاندازی و از آنها استفاده میکنی.
هوش مصنوعی: اگر صبر کنی و مانند یوسف در چاه و زندان تحمل داشته باشی، از عزیزی به قدرت و فرمانروایی بزرگ میرسی.
هوش مصنوعی: ماهیت واقعی تو مانند تیغ تیز و برنده است؛ اگر لباسهای موقتی و عاریتی را کنار بزاری و خود واقعیات را نشان دهی، آن جوهر درخشان بروز خواهد کرد.
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر میخواهی از جان خود برای حفظ خودداری کنی؟ تا کی میخواهی در چشمه حیوانی خود را کنترل کنی؟
هوش مصنوعی: با صبر و استقامت میتوان به درمان بسیاری از دردها و مشکلات پاسخ داد. آیا میتوانی با تکیه بر این صبر، به سادگی دردها و رنجهای خود را درمان کنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شکسته زلف یار از بسکه تو دستان کنی
دست دست تست اگر با ساحران پیمان کنی
گاه بر ماه دو هفته گرد مشک آری پدید
گاه مر خورشید را در غالیه پنهان کنی
گاه بی جوش از بر گلبرگ بر جوشی همی
[...]
ای نگار، از بس که اندر دلبری دستان کنی
هر زمان ما را به عشق خویش سرگردان کنی
عاشقی با تو خطر کردن بود با جان خویش
زانکه نپسندی تو دل تنها و قصد جان کنی
گه ز گرد مشک بر خورشید نقاشی کنی
[...]
دل بری ای زلف جانان و ستم بر جان کنی
از چه معنی خویشتن زنجیر نوشروان کنی
مشتری بسیار دیدم کاو ز شب میدان کند
شب تو را بینم همی کز مشتری میدان کنی
زهره پنهان کرد مر هاروت را زیر زمین
[...]
ای که نرخ بوسهات بر ما به نقد جان کنی
جان گران شد یا که خواهی بوسه را ارزان کنی
ظلم بر کتان کند مه لیکن ای نازکبدن
تو همان ماهی که بر خود ظلم از کتان کنی
تا کی از چوگان زلف و گوی سیمین ذقن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.