فیض نسیم صبح بود با فغان من
بر شاخ گل گران نبود آشیان من
ریگ روان بادیه بی نشانیم
سرگشتگی است راهبر کاروان من
چون برق، منتهای نفس منزل من است
بیچاره رهروی که شود همعنان من
دستش ز تیر زودتر افتد به خاک راه
آن ساده دل که زور زند بر کمان من
چون دانه سپند، بر آتش نشسته است
مهر خموشی از لب آتش بیان من
مشنو ز من دروغ که از راست خانگی
پیچیده نیست جوهر تیغ زبان من
انصاف نیست مانع نظارگی شدن
کز جوش گل شکست در بوستان من
بستم به خاک نقش و همان میل می کشد
در چشم دشمنان، قلم استخوان من
صائب ز بس مراد که در خاک کرده ام
خاک مراد خلق شده است آستان من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و غمگین شاعر اشاره دارد. شاعر در آغاز به زیبایی صبح و نداشتن آشیانهای بر شاخ گل اشاره میکند و از بیثباتی و سرگشتگیاش در زندگی میگوید. او به سرنوشت ناگوار رهرویی اشاره دارد که نمیتواند به مقصد برسد و در ادامه، باید اثرگذار بر وقایع باشد، حتی اگر به نظر برسد به خاک افتاده است. شاعر خود را در مقایسه با دانهای در آتش معرفی میکند که سکوتی پرمفهوم دارد. او از صداقت سخن میگوید و میخواهد از دروغ بپرهیزد. به ظرافتها و ناپایداریهای زندگی اشاره میکند و در نهایت، ابراز میدارد که خواستههایش به عنوان آستانهای برای دیگران شکل گرفتهاند.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به من لطف و زیبایی میدهد، اما من در زندگیام مانند یک پرنده در شاخ گل نمیتوانم آرامش و خانهای داشته باشم.
هوش مصنوعی: در بیابان بینشان، همچون ریگهایی که به راحتی جابجا میشوند، من سرگردانم و راهنمایی برای کاروان من وجود ندارد.
هوش مصنوعی: منزلم به قدری نزدیک و سریع است که مانند برق میدرخشد. چه بیچاره است آن مسافری که بخواهد همپیمان من شود.
هوش مصنوعی: اگر آن شخص که ناتوان و بیخبر است تلاش کند که به من آسیب بزند، پیش از این که تیر او به هدف برسد، آسیب خود را خواهد دید و به زمین خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر میکشد که چگونه ساکت و بیصدا، مثل دانهای که بر آتش نشسته، شعلههای درون وجودم در حال اشتعالی خاموش است. احساسات و افکار من به گونهای در حال بروز و ظهور هستند، اما در عین حال، این حالت درونی را نمیتوانم به زبان بیاورم.
هوش مصنوعی: به من گوش نده که دروغ بگویم، چون حقیقت در سخنانم نهفته است و زبانم مانند تیغی تیز و صادق است.
هوش مصنوعی: انصاف این نیست که اجازه ندهیم دیگران از زیباییهای باغ من لذت ببرند، فقط به خاطر اینکه یکی از گلها در این باغ خراب شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر کشیدن از خود و هنر خویش میپردازد. او به نوعی از قدرت و تأثیرگذاری قلم خود اشاره میکند و میگوید که نوشتهها و آثارش به دشمنانش آسیب میزند و بر آنها تأثیر منفی میگذارد. این بیان نشاندهندهی اهمیت و نفوذ هنر و کلام در زندگی و روابط انسانی است.
هوش مصنوعی: از آنجا که برای رسیدن به آرزوها و خواستههای خود تلاشهای زیادی کردهام، دیگران نیز در جستجوی آرزوهایشان به من مراجعه میکنند و به این مکان من احترام میگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندوه این جهان بسر آید جز آن من
معروف شد بگیتی نام و نشان من
خون شد زفرقت تو دل مهربان من
بربست رخت از غم هجر تو جان من
خوش میگذشت با تو مرا مدتی بکام
هجری بدین صفت نبد اندرگمان من
بی وصل دلکش تو تبه گشت کار من
[...]
باز آمد آن که سوخته اوست جان من
خون گشته از جفاش دل ناتوان من
هر چند بینمش، هوسم بیش می شود
روزی در این هوس رود البته جان من
آنجا طلب مرا که بود گرد توسنش
[...]
ای فاش کرده عشق تو راز نهان من
بالای تو بلای دل ناتوان من
لعل حیات بخش تو آب حیات دل
یاقوت آبدار تو قوت روان من
ماه ملک صفاتی و حور فرشته خوی
[...]
ای مهر تو انیس دل ناتوان من
ذکر لب و دهان تو ورد زبان من
تا نام تو شنید و نشان تویافت دل
دیگر اثر نیافت ز نام و نشان من
از لوح خاطرم نرود نقش مهر تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.