نه آن جنسم که در قحط خریدار از بها افتم
همان خورشید تابانم اگر در زیر پا افتم
به ذوق ناله من آسمان مستانه می رقصد
جهان ماتم سرا گردد اگر من از نوا افتم
درین دریای پرآشوب پنداری حبابم من
که در هر گردش چشمی به گرداب فنا افتم
چو آتش صاف از قید علایق کرده ام خود را
نگیرد نقش پهلویم اگر بر بوریا افتم
خبر از خود ندارم چون سپند از بیقراریها
نمی دانم کجا خیزم نمی دانم کجا افتم
نیفتم از صدا گر صد شکستم بر شکست آید
نیم چینی که از اندک شکستی از صدا افتم
عنان اختیار از دست چون برگ خزان دادم
چو برق وباد خاکم می دواند تا کجا افتم
ز من چون پرتو خورشید ناسازی نمی آید
اگر خاری به دامانم درآویزد ز پا افتم
تلاش مسند عزت ندارم چون گرانجانان
عزیزم هر کجا چون سایه بال هما افتم
گشایش نیست در پیشانی تخم امید من
گره در کار آب افتد اگر در آسیا افتم
پی تحصیل روزی دست و پایی می زنم صائب
نمی روید زر از جیبم که چون گل برقفا افتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس فردی است که ارزش خود را مستقل از اوضاع و احوال بیرونی میبیند. شاعر به روشنی میگوید که مانند خورشید تابان است و از قیمت و ارزش خود در قحطی نمیکاهد. او احساس میکند که صدای نالهاش میتواند آسمان را به رقص درآورد و با قدرت نواهایش، جهان را متاثر کند. همچنین، او خود را مانند حبابی در دریای پرآشوب میبیند که در هر لحظه ممکن است به فنا برود.
شاعر از عدم وابستگی به چیزها و علایق دنیوی سخن میگوید و احساس میکند که راهی جز رها شدن از آنها ندارد. او به بیقراری خود اشاره میکند و از بیهدف بودنش صحبت میکند. در نهایت، او به ناتوانی در حفظ داشتههایش مانند مقام و عزت اشاره میکند و میگوید که تلاش برای روزی میکند، اما از جیبش چیز ارزشمندی نمیروید. در مجموع، این شعر حس تنهایی، ناپایداری و جستجوی معنای زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: شما به من میگویید که در زمان قحطی و کمبود، ارزش کالا پایین میآید، اما من مانند خورشید تابان هستم که حتی اگر بر زمین بیفتم، همچنان ارزش و نور خود را حفظ میکنم.
هوش مصنوعی: اگر من از نوا و آهنگ خود غافل شوم، جهان به رنگ غم و اندوه درخواهد آمد، اما وقتی که من با شور و شوق مینالم، آسمان به وجد میآید و شاداب میشود.
هوش مصنوعی: در این دریای پرموج و پرآشوب، انگار من مانند یک حباب هستم که هر بار با نگاهی به اطراف، ممکن است به گرداب نابودی بیفتم.
هوش مصنوعی: من همچون آتش، از وابستگیها رهایی یافتهام. اگر هم بر روی بوریا (پارچهای ساده) بیفتم، دیگر هیچ تصوری از گذشته و نقش پیرامونم نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: من از حال خودم بی خبرم، همانند سوزن که از نوسانهای خود آگاه نیست. نمیدانم چطور باید حرکت کنم و به کجا بروم.
هوش مصنوعی: من از صدا و شکست نمیافتم؛ حتی اگر صد بار بشکنم، باز هم به پا میایستم. اما اگر در برابر یک شکست کوچک بیفتد، از پا درمیآیم.
هوش مصنوعی: زمانی که اختیار و کنترل خود را مانند برگی در فصل پاییز از دست دادم، مانند باد و برق، خاک مرا به هر سمتی که بخواهد میبرد و نمیدانم تا کجا میافتم.
هوش مصنوعی: اگرچه من مانند پرتو خورشید با دیگران سازگار نیستم، اما اگر خاری به من آسیب بزند، ممکن است از پا بیفتم.
هوش مصنوعی: من هرگز نمیتوانم برای کسب افتخار تلاش کنم، زیرا عزیزانم که برایم بسیار ارزشمندند، هر جا که باشم مانند سایهای مرا دنبال میکنند.
هوش مصنوعی: در آیندهای روشن برای من هیچ امیدی وجود ندارد، و اگر در کار زندگیام مشکلاتی پیش بیاید، این مشکلات به من آسیب خواهند زد.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن روزی تلاش و کوشش میکنم، اما هیچ ثروتی از جیبم به دست نمیآید؛ چون مانند گل به زمین میافتم و پژمرده میشوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا افتم
نسیم ناتوانم تا کجا خیزم کجا افتم
نی کلکم ز حسن روی گل، منقار بلبل شد
مباد از طرف گلشن دور افتم کز نوا افتم
به هر بانگ سرودی خاطرم آشفته می گردد
[...]
نپیماید کسی راه حرم، گر من ز پا افتم
نداند سجده بت، از برهمن گر جدا افتم
به صد شمشیر، کوته کی شود دست تمنایم
سر ببریده فتراک تو جوید، گر ز پا افتم
نمیخوانم فسون عقل تا صید جنون گردم
[...]
ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا افتم
گهی بر دست و پای گلرخان همچون حنا افتم
دگر راهی نهاده شوق در پیشم که از شادی
به پای خویشتن در هر قدم چون نقش پا افتم
درین ضعفم مددکاری به راه شوق میباید
[...]
چه سان منزل شناس راه دل باشم، که از سستی
کنم گر سعی پیش افتادن از خود، بر قفا افتم
نیایم در نظر از ناتوانی هر کجا افتم
چنان از دیده پنهانم که ترسم در بلا افتم
ره افتادگی پیمودهام تا پلّة آخر
ازینجا هم اگر افتم نمیدانم کجا افتم
تنم تاریست بر ساز غمت اما محالست این
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.