گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

مومنی را می‌کند آزاد از قید فرنگ

هرکه می‌سازد درین محفل ز خود بیگانه‌ام

تا به کی در خوردن دل روزگارم بگذرد

چند چون پرگار باشد مرکز خود دانه‌ام

از کتان صد پیرهن بنیاد من نازک‌تر است

می‌کند مهتاب کار سیل در ویرانه‌ام

در سر شوریده من عقل سودا می‌شود

می‌کند گرد یتیمی درد را پیمانه‌ام

کوه غم رطل گران طبع خرسند من است

چون گهر در سنگ سیراب است دایم دانه‌ام

عشق او کرد این چنین شوریده مغزم ورنه بود

سرنوشت آسمان‌ها ابجد طفلانه‌ام

خشکسال زهد نم درجوی من نگذاشته است

تشنه یک های‌های گریه مستانه‌ام

شمع نازک‌دل غبارآلود غیرت می‌شود

ورنه برمی‌آورد آتش ز خود پروانه‌ام

هر چراغی صائب از جا درنمی‌آرد مرا

سینه بر شمع تجلی می‌زند پروانه‌ام

کس نگردد از جنون گرد دل دیوانه‌ام

چون کمان از زور خود دارد نگهبان خانه‌ام

شیر می‌بازد جگر از شورش سودای من

حلقه از داغ جنون دارد در غمخانه‌ام

کیست مجنون تا نتواند هم ترازو شد به من

می‌شمارد سنگ طفلان کوه را دیوانه‌ام

بارها از افسر خورشید سر دزدیده‌ام

داغ دارد آسمان را همت مردانه‌ام

خانه پردازی مرا پیوسته در دل ساکن است

سیل مار گنج گردیده است در ویرانه‌ام

در بنای صبر من غم رخنه نتواند فکند

من نه آن تیغم که هر سنگی کند دندانه‌ام

 
 
 
صوفی محمد هروی

آن پری دور از من و من در غمش دیوانه‌ام

آشنای اویم و از خویشتن بیگانه‌ام

چون سگ دیوانه بر در مانده‌ام حیران و زار

نیستم قابل از آن، ره نیست در کاشانه‌ام

داد جام باده‌ام دل گشت فانی زین طرب

[...]

فضولی

نوخطان را دوست می‌دارد دل دیوانه‌ام

من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانه‌ام

خضر می‌گویند بر سرچشمه‌ای برده ست راه

قطره ای گویا چکیده جایی از پیمانه‌ام

عقل را هر لحظه تکلیفی‌ست بر من در جهان

[...]

فصیحی هروی

جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام

موج فیضم خانه‌زاد ساغر و پیمانه‌ام

می‌زنم لاف شکیبایی و از طوفان اشک

موجهء گرداب را مانَد ، مصیبت خانه‌ام

باز در دارالشفای تب گدایی می‌کنم

[...]

کلیم

نه سزاوار حرم نه لایق بتخانه‌ام

در خراب‌آباد دنیا جغد بی‌ویرانه‌ام

فرقم از سرکوب محنت یک نفس خالی نبود

گر ز کار افتاد دستم ریخت بر سر خانه‌ام

بس که هرگز پر ندیدم جام عیش خویش را

[...]

صائب تبریزی

بس که محکم کرده در سستی بنا کاشانه‌ام

جلوه مهتاب سیلاب است در ویرانه‌ام

صبر من از خارخار شوق پا بر جا نماند

ریشه از دندان موران داشت دایم دانه‌ام

آن سیه‌روزم ، که در ایّامِ عمرِ خود ندید

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه