چنین که گم شده در زلف پای تا به سرش
به پیچ و تاب توان یافتن مگر کمرش
به دور چهره او آتشین عذاری نیست
که همچو لاله گره نیست آه در جگرش
ز سایه مژه پایش شود نگارآلود
اگر به دیده روشندلان فتد گذرش
بنفشه رنگ شود یاسمین اندامش
اگر نسیم صبا تنگ آورد به برش
ز دل اگر چه ترازو شد از سبکدستی
نیافت چاشنی خون زبان نیشترش
اگر زنند رگش با خبر نمی گردد
کسی که گردش چشم تو کرد بیخبرش
چنین که تنگ به عاشق گرفته، هیهات است
که مور خط نکند تنگ کار بر شکرش
ز نوک آن مژه امروز می چکد آتش
مگر به آبله دل رسیده نیشترش ؟
مرا به شام فراقی فتاده کار که هست
ز آفتاب قیامت ستاره سحرش
غم ازشکستن کشتی مخور به قلزم عشق
که هست شهپر توفیق موجه خطرش
چه لاف قوت پرواز می زند عنقا؟
ز نقش ساده نگردیده است بال و پرش
حریف گریه خونین نمی شود صائب
نزاکت که شکسته است شیشه در جگرش ؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و احساسات عمیق عاشقانه میپردازد. شاعر از معشوق خود به زیبایی یاد میکند و تصاویری از درد و غم ناشی از جدایی را به تصویر میکشد. او با استفاده از تشبیهات مختلف، به احساسات درونی خود و چالشهای عشق اشاره میکند، از جمله توصیفهای زیبایی از چهره و مژگان معشوق. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق در عین زیبایی و شیرینی، میتواند درد و رنجی عمیق به همراه داشته باشد و به بیان ناامیدیها و غمهای ناشی از عشق میپردازد. انزوا و احساس شکست نیز در این شعر به خوبی نمایان است.
هوش مصنوعی: کسی که در زلف این معشوق گم شده، از پای تا سرش در حال چرخش و پیچ و تاب است و تنها میتوان با دیدن کمرش او را پیدا کرد.
هوش مصنوعی: چهره او همچون گل لاله است و هیچ حسی از زیبایی و شوق در او وجود ندارد. او دارای دردی عمیق و ناخوشایند در دلش است که از آن رنج میکشد.
هوش مصنوعی: اگر سایه مژههای او بر زمین بیفتد، چشمان روشندل به تماشای آن مینشینند و تحت تأثیر زیبایی او قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبحگاهی این بنفشه را در آغوش بگیرد، رنگش به یاسمین تبدیل میشود و اندامش زیبا و خوشفرم خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگرچه دل سبک شده و بیوزن مینماید، اما نمیتواند تلخیهای هستی را فراموش کند و همیشه در دل درد و عذاب را حس میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی را بزنند و آسیب ببیند، هیچکس از حال او باخبر نمیشود، مانند کسی که به چشم تو نگاه میکند و نمیداند چه بر سر او میآید.
هوش مصنوعی: اگر عشق به شدت و سختی او را تحت فشار قرار دهد، دور از انتظار است که مورچهای بر روی شیرینیاش خط بکشد.
هوش مصنوعی: از نوک مژهها امروز آتش میچکد، آیا دل بر اثر عشق زخم شده؟
هوش مصنوعی: من در دلم غمی از جدایی دارم که مانند خورشید قیامت، مایه روشنی است.
هوش مصنوعی: غم نخور که اگر کشتیات در دریای عشق شکسته شود، در واقع تو با اسرار و فرصتهای جدیدی روبرو خواهی شد که میتواند تو را به موفقیت برساند، حتی در میانه خطر.
هوش مصنوعی: عنقا (پرندهای افسانهای) چه ادعای توانایی پرواز میکند؟ بال و پر او به خاطر سادگیاش هنوز تغییر نکرده است.
هوش مصنوعی: شخصی که دلش شکسته و آسیب دیده، نمیتواند در مقابل غم و اندوه خود آرامش و نزاکت داشته باشد. وقتی جگرش مانند شیشه شکسته است، چگونه میتواند در برابر گریههای سخت و پرخروش خود واکنشی آرام و با نزاکت داشته باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خری که بینی و باری به گل درافتاده
به دل بر او شفقت کن ولی مرو به سرش
کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد
میان ببند و چو مردان بگیر دمب خرش
هنوز اگرچه جفا دیده می روم ز برش
وفا کنم به دو چشم از میانِ جان به سرش
چنان که تشنه ز آبِ حیات نشکیبد
نمی شکیبم از آن مایلم به خاک درش
گرم به تیرِ جفا خسته کرد باکی نیست
[...]
مرا چه گفت یکی گفت در زمانه توئی
بدیهه گوی کلام از معانی و صورش
چرا مدیحه سرای رضا همی نشوی
که در جهان نبود کس بپاکی گهرش
بگفتمش که نیارم ستود امامی را
[...]
رقیب اگر بجفا باز دارم ز درش
مگس گزیر نباشد زمانی از شکرش
بزر توان چو کمر خویش را برو بستن
که جز بزر نتوان کرد دست در کمرش
گرم بهر سر موئی هزار جان بودی
[...]
قضا بطوع کند دست طوق در کمرش
گرش اجازه دهد، بس بود همین قَدَرش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.