در گلستان بلبل و در انجمن پروانه باش
هرکجا دامِ تماشایی که بینی دانه باش
کفر و دین را پردهدارِ جلوهٔ معشوق دان
گاه در بیتالحرام و گاه در بتخانه باش
نورِ حسنِ لاابالی تا کجا سر برزند
بلبلِ هر بوستان و جغدِ هر ویرانه باش
جلوهٔ مردانِ راه از خویش بیرون رفتن است
جوهرِ مردی نداری، چون زنان در خانه باش
دامنِ هر گل مگیر و گِردِ هر شمعی مگرد
طالبِ حسنِ غریب و معنیِ بیگانه باش
خضرِ راهِ رستگاری دل به دست آوردن است
در مذاقِ کودکان شیرینیِ افسانه باش
دست تا از توست، دست از دامنِ ریزِش مدار
تا نمی در شیشه داری تشنهٔ پیمانه باش
تا شوی چشم و چراغ این جهان چون آفتاب
پوششِ هر تنگدست و فرشِ هر ویرانه باش
بی محبت مگذران عمرِ عزیزِ خویش را
در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
سنگِ طفلان میدهد کیفیتِ رطلِ گران
نشأهِ سرشار میخواهی برو دیوانه باش
صحبتِ شبهای میخواران ندارد بازگو
چون ز مجلس میروی بیرون، لبِ پیمانه باش
ما زبانِ شِکوه را در سرمه خوابانیدهایم
ای سپهرِ بیمروت، در جفا مردانه باش
تا مگر صائب چراغِ کشتهات روشن شود
هر دلِ گرمی که یابی گِردِ او پروانه باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها حاوی پیامهایی عمیق درباره زندگی، عشق و جستجوی معنای واقعی وجود هستند. شاعر به ما میآموزد که در زندگی باید در جستجوی زیباییها و شادیها بود و از محدودیتها و prejudices دست برداشت. در عشق، چه به معشوقه و چه به مفاهیم انسانی، باید با تمام وجود درگیر شد و به طور فعال در پی خواستهها و آمال شخصیمان باشیم. همچنین شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق و محبت عنصر کلیدی در زندگی هستند و بیآنها، عمر هیچگونه ارزشی ندارد.
در نهایت، شاعر به ما یادآوری میکند که باید در دنیای مادی و ظاهری زندگی کرد و همزمان به جستجوی حقیقت و معنا پرداخت. زندگی باید پر از عشق و شوق به زیباییها باشد و استعدادهای خود را شکوفا کنیم.
هوش مصنوعی: در باغ، مانند بلبل باش و در جمع، همانند پروانه. هر جا که زیبایی و تماشایی را ببینی، خودت را به آنجا برسان و از آن بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: در مقابل زیبایی معشوق، مرزهای کفر و دین بیمعناست. گاهی در خانه خدا و گاهی در مکانهای دیگر، میتوان فهمید که عشق به معشوق فراتر از همهی این دستهبندیهاست.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذبهی سرسری و بیخیالی چقدر میتواند درخشنده باشد، تا جایی که بلبلهای باغهای سرسبز و جغدهای ویرانهها نیز تحت تأثیر آن قرار گیرند.
هوش مصنوعی: نشانهٔ شجاعت و مردانگی این است که انسان از خویش و خودخواهی بیرون بیاید و برای دیگران و جامعهاش قدم بردارد. اگر کسی جرأت این کار را ندارد و تنها به خود و خانهاش میپردازد، به اندازهٔ زنان در خانه ماندن، باید زندگی کند.
هوش مصنوعی: به سراغ هر گلی نرو و دور هر شمعی نچرخ، بلکه به دنبال زیباییهای نادر و معانی متفاوت باش.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به سعادت و رستگاری، باید دل و احساسات خود را به دست آوریم و در عین حال، به شگفتیها و زیباییهای زندگی مانند یک کودک نگاهی معصومانه و شیرین داشته باشیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دست تو هستم، از دامن تو کنار نرو. زیرا تا زمانی که در شیشهات می درخشد، تو تشنهای و نیاز به پیمانه داری.
هوش مصنوعی: برای اینکه منبع نور و روشنایی این دنیا باشی، مانند آفتاب بر روی همگان بتاب و نیازهای هر کسی را برآورده کن، حتی اگر در سختی یا فقر به سر ببرند و در مکانهای ویران باشند.
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای خود را بدون عشق و محبت سپری نکن، بلکه مانند بلبل در بهار شاداب و مانند پروانه در پاییز زیبا باش.
هوش مصنوعی: کودکان سنگی را پرتاب میکنند که نشان میدهد چقدر سنگین است، اگر میخواهی از زندگی پرمحتوا برخوردار باش، باید دیوانهوار زندگی کنی.
هوش مصنوعی: صحبتهای شبانه میخواران را نباید برای کسی بگویی. زمانی که از مجلس میروی بیرون، بهتر است همچنان مانند یک پیمانهی پر از شراب بمانی و رازهایت را حفظ کنی.
هوش مصنوعی: ما گلایههای خود را در سکوتی عمیق پنهان کردهایم، ای آسمان بیرحم، اگر میخواهی ظلم کنی، حداقل مردانه عمل کن.
هوش مصنوعی: به امید آنکه یاد و خاطره تو مانند چراغی برای قلوب عاشقان روشن شود، هر دل گرمی که به تو نزدیک میشود، مانند پروانهای به دور آن نور بچرخد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
[...]
ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باش
ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش
سر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مده
وان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باش
چون ز خود بیگانه گشتی رو یگانه مطلقی
[...]
هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش
تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش
کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست
رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش
پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست
[...]
مرد این میدان نهای همچون زنان در خانه باش
ور سوی میدان مردان میروی مردانه باش
هرکجا ماهی ببینی خرمن خود را بسوز
هرکجا شمعی ببینی پیش او پروانه باش
یوسف ار دستت دهد گو باش در زندان مقیم
[...]
طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه باش
اول از میخانه بودی آخر از بتخانه باش
کشتگان عشق، می از کاسه سر می خورند
چون که سر را خاک خواهد خورد گو پیمانه باش
کاذبی در عشق، اگر خاکسترت گردد خموش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.