گنجور

 
صائب تبریزی

روشناسِ اهلِ مشرب چون درِ میخانه باش

آشناتر با می از خطِ لبِ پیمانه باش

دیده‌بانی را به بلبل داد آخر باغبان

چشمِ بدبینی ببند و چشمِ صاحب خانه باش

در غبارِ خط نهان شد خال، رحمی پیش گیر

دام را در خاک چون کردی به فکر دانه باش

صائب امشب نوبتِ افسانهٔ مژگان اوست

چشم اگر داری به فکرِ گریهٔ مستانه باش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode