روشناسِ اهلِ مشرب چون درِ میخانه باش
آشناتر با می از خطِ لبِ پیمانه باش
دیدهبانی را به بلبل داد آخر باغبان
چشمِ بدبینی ببند و چشمِ صاحب خانه باش
در غبارِ خط نهان شد خال، رحمی پیش گیر
دام را در خاک چون کردی به فکر دانه باش
صائب امشب نوبتِ افسانهٔ مژگان اوست
چشم اگر داری به فکرِ گریهٔ مستانه باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در اشعار حافظ، شاعر به ما میآموزد که باید در زندگی و روابط خود همچون یک عارف عمل کنیم. او به ما توصیه میکند که در میخانه، با شناخت و آشنایی بیشتر با زیباییهای زندگی و عشق، همراه باشیم. از دیدهبانها یاد میکند که در باغ، بلبل را به عنوان نگهبان انتخاب کردهاند و تأکید میکند که باید به دور از بدبینی، خوشبینی را در زندگی پیشه کنیم. حافظ به دنبال زیباییها و عشق است و از ما میخواهد که در مواجهه با چالشها، به فکر چیزهای خوب و دلنشین باشیم. در پایان، اشاره میکند که امشب زمان افسانهای عشق و زیبایی است و اگر چشم بصیرتی داریم، باید به دنبال زیباییهای دلنشین و اشکهای شادمانه باشیم.
هوش مصنوعی: عالم و آگاه به مسایل عرفانی و عاطفی، مانند درِ میخانه است که در آن، به جای خطی که روی لب پیمانه وجود دارد، بهتر میتواند با طعم و لذت می آشنا شود.
هوش مصنوعی: باغبان در نهایت وظیفه نگهداری از باغ را به بلبل سپرد. او از دیگران خواسته که چشمهای بدبین و منفیباف خود را ببندند و به جای آن، با دیدی مثبت و امیدوار به مراقبت از باغ بپردازند.
هوش مصنوعی: در غبار خط، نشان خال پنهان شد. رحم کن و دام را در خاک بگذار، چون که به فکر دانه هستی.
هوش مصنوعی: امشب، نوبت گفتن داستان مژگان اوست. اگر چشمت به زیباییهاست، باید به یاد حال و هوای شاد و خونین مستان باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
[...]
ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باش
ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش
سر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مده
وان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باش
چون ز خود بیگانه گشتی رو یگانه مطلقی
[...]
هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش
تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش
کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست
رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش
پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست
[...]
مرد این میدان نهای همچون زنان در خانه باش
ور سوی میدان مردان میروی مردانه باش
هرکجا ماهی ببینی خرمن خود را بسوز
هرکجا شمعی ببینی پیش او پروانه باش
یوسف ار دستت دهد گو باش در زندان مقیم
[...]
طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه باش
اول از میخانه بودی آخر از بتخانه باش
کشتگان عشق، می از کاسه سر می خورند
چون که سر را خاک خواهد خورد گو پیمانه باش
کاذبی در عشق، اگر خاکسترت گردد خموش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.