سبک ز سینه ما ای غبار غم برخیز
ز همنشینی ما می کشی الم برخیز
سر قلم بشکن، مهر کن دهان دوات
به این سیاه دلان کم نشین و کم برخیز
گذشتن از سر گنج گهر سخاوت نیست
کریمی از سر آوازه کرم برخیز
کلید گلشن فردوس دست احسان است
بهشت می طلبی از سر درم برخیز
بدار عزت موی سفید پیران را
ز جای خویش به تعظیم صبحدم برخیز
درین دو وقت، اجابت گشاده پیشانی است
دل شب از نتوانی سپیده دم برخیز
گرفت دامن گل شبنم از سحر خیزی
زگرد خواب بشو دست و رو، توهم برخیز
امید فتح و ظفر هست تا علم برجاست
فروغ صبح نخوابانده تا علم برخیز
درین جهان نبود فرصت کمربستن
زخاک تیره کمر بسته چون قلم برخیز
به فکر دوست به بالین گذار سر صائب
چو آفتاب ز آغوش صبحدم برخیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و ناامیدی ها صحبت میکند و به دیگران دعوت میکند که از این حالت خارج شده و برخیزند. او میگوید که باید از دوستی، سخاوت و محبت فاصله نگیریم و آرمانها و امیدهای خود را فراموش نکنیم. شاعر با تجلیل از پیران و تأکید بر اهمیت زمان و فرصتها، افراد را تشویق میکند که در هر حالتی حرکت کنند و از خواب و تنبلی بیدار شوند تا به سوی موفقیت و روشنایی قدم بردارند. در نهایت، او بر اهمیت فکر کردن به دوستان و ارتباط با آنها تأکید میکند.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که در دل ماست، ای غبار، از سینه ما بیرون برو. از این هم نشینی با ما رهایی یاب، چرا که تو به ما درد و آزار میزنی.
هوش مصنوعی: قلم را بشکن و آن را مهر کن، دهان دوات را به این دلهای تاریک پر کن و از جمع این افراد کممقدار دوری کن و کمتر در کنار آنها باش.
هوش مصنوعی: گذشتن از میان گنج و ثروت کار خوبی نیست؛ چرا که یک انسان بخشنده باید از دل و نیت خود به بخشش و کرم اقدام کند، نه تنها به خاطر نام و شهرت خود.
هوش مصنوعی: بهشت و زیباییهای آن در دست کسی است که نیکی و محبت را در زندگی جاری میسازد. اگر به دنبال بهشت هستی، باید از دروازهی من عبور کنی و بهسوی خوبیها و نیکوکاریها بروی.
هوش مصنوعی: برای احترام به موی سپید و پیران، در صبح زود از جا برخیز و اینطور نشان بده که به آنها ارادت داری.
هوش مصنوعی: در این دو زمان، درخواستها به راحتی پذیرفته میشود. دل شب و سایر مشکلات باعث شدهاند که صبح زود از خواب برخیزیم.
هوش مصنوعی: از زیبایی گل شبنم چیده شده به خاطر صبح زود بیدار شو و دست و صورتت را بشوی، تو هم بلند شو.
هوش مصنوعی: امید به پیروزی و موفقیت تا زمانی که علم و دانش وجود دارد ادامه دارد. نور صبح که خواب را میزداید، نشان از بیداری و حرکت علم دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا فرصتی برای آماده شدن و بستن کمربند وجود ندارد، بنابراین از خاک تیره برخیز و همچون قلم بالا برو.
هوش مصنوعی: به خاطر دوست، سر خود را بر بالین بگذار و مانند آفتاب که از آغوش صبح برخاسته است، بلند شو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز
چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز
گذشت دور جوانی هنوز در خوابی
شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز
صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید
[...]
پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز
به بام میکده خورشید زد علم برخیز
گر از خمار سحرگاه سرگران شدهای
ز می عصا کن و از تکیهگاه غم برخیز
جماعتی گهر شب چراغ می طلبند
[...]
برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز
ز جای خود به خدا می دهم قسم برخیز
مکن به جان و دلم این همه ستم برخیز
سبک ز سینه من ای غبار غم برخیز
غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز
شه قلمرو فقری به این علم برخیز
به فیض عام ز امید قطع نتوان کرد
زبخت خفته میندیش و صبحدم برخیز
غبار دل به زمین نقش خواهدت بستن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.