نکرد در دل من کار، عشق شورانگیز
زهیزم تر من شد فسرده آتش تیز
عجب که راه به دیر مغان توانم یافت
مراکه نیست به جز سبحه هیچ دستاویز
به زاهدان نکند می ز ننگ آمیزش
و گرنه هیزم خشک است مفت آتش تیز
دلی که رفت به دارالامان بیرنگی
چه فارغ است زنار جهان رنگ آمیز
ز صبح دانه انجم تمام می سوزد
به هیچ شوره زمین تخم پاک خویش مریز
چه نعمتی است که سنگین دلان نمی دانند
که شیشه هاست مرازیرخرقه پرهیز
سحر که مرغ سحرخیز در خروش آید
اگر ز جای نخیزد دلت تو خود برخیز
ترا ز هر که رسد تلخیی درین عالم
محصلی است که از خلق درخدا بگریز
مکن به کاهلی امروز خویش را فردا
که خود حساب ندارد حذر ز رستاخیز
ز حسن طبع تو صائب که در ترقی باد
بلند نام شد از جمله شهرها تبریز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد عشق و دل کندن از دنیا و تعلقات مادی صحبت میکند. شاعر بیان میکند که عشق واقعی او را به آتش عشق دچار کرده و هیچ چیزی جز تلاشی برای رسیدن به عشق ندارد. او به زاهدان اشاره میکند که نمیتوانند از لذتهای الهی بهرهمند شوند و دلشان به دنیا وابسته است. همچنین، تأکید بر این است که انسان باید از دنیا فرار کند و به سمت خدا برود. شاعر به اهمیت عمل و تلاش در امروز تأکید میکند و از کسانی که در پی رستاخیز هستند میخواهد که از فرصتهای خود به درستی استفاده کنند. در نهایت، شاعر از تحول و رشد خود در این مسیر سخن میگوید.
هوش مصنوعی: عشق در دل من کاری انجام نداد و نتوانست احساسات من را برانگیزد؛ حالا فقط احساس سردی میکنم، در حالی که آتش شور و شوق در درونم تند و شدید است.
هوش مصنوعی: عجب است که توانستهام به محل زندگی عارفان راه پیدا کنم، زیرا به جز تسبیح، هیچ ابزار و وسیلهای در دست ندارم.
هوش مصنوعی: زاهدان از نوشیدن شراب ننگ میبرند، اما اگر به این کار دست بزنند، در واقع هیزم خشک در کنار آتش تند قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: قلبی که به سرای آرامش و امنیت رفته، از رنگ و زیباییهای دنیا بینیاز است و برایش مهم نیست که دنیا چه رنگهایی دارد.
هوش مصنوعی: از صبحگاه تا حالا، تمام ستارهها در آتش سوختهاند و هیچ چیز نمیتواند مانند زمین خالصانه، بذرهای پاک خود را پراکنده کند.
هوش مصنوعی: این چه نعمتی است که افراد سنگین دل نمیدانند که در واقع معصیتها و گناهانشان مانند شیشهای شکننده هستند، اما آنها خود را برتر از آن میدانند که به عواقب کارهایشان توجه کنند.
هوش مصنوعی: زمانی که صبح زود، پرندهی سحرخیز شروع به آواز خواندن میکند، اگر تو از جا بلند نشوی، دل خودت باید به حرکت بیفتد و فعال شود.
هوش مصنوعی: هر کس که در این دنیا با تلخیها روبرو شود، باید بداند که این مشکلات نشانهای است برای او که از جمع مردم و ارتباطات اجتماعی فاصله بگیرد و به سوی خداوند روی آورد.
هوش مصنوعی: امروز را به بیخیالی نگذران، زیرا فردا قابل پیشبینی نیست و برای روز حساب و کتابی وجود ندارد. بهتر است از روز قیامت بترسی و برای امروز اهمیت قائل باشی.
هوش مصنوعی: زیبایی و نیکویی اخلاق تو باعث شده است که تبریز، در میان شهرها، به عنوان یک شهر بلندآوازه و معروف شناخته شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همی برآیم با آن که برنیاید خلق
و برنیایم با روزگار خورده کریز
چو فضل میرابوالفضل بر همه ملکان
چو فضل گوهر و یاقوت بر نبهره پشیز
نبود با او هرگز مرا، مراد دو چیز
یکی ز عمر نشاط و یکی ز شادی نیز
مرا ز رفتن معشوق دیده لؤلؤ ریز
ورا ز آمدن شب سپهر لؤلؤ ساز
چهار چیز همی خواهم از خدای ترا
بگویم ار تو بگویی که آن چهار چه چیز
به پات اندر خار و به دستت اندر مار
به ریشت اندر هار و به سبلت اندر تیز
زمن به قهر جدا کرد روزگار سه چیز
چنان سه چیز که مانند آن ندانم نیز
یکی لباس جوانی دوم امید و امل
سیم حلاوت دیدار دوستان عزیز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.