دل ز سیر وسلوک بینا شد
قطره بر خویش گشت دریا شد
یافتم در دل آنچه می جستم
خضر من نقطه سویدا شد
رنگ می تا ز شیشه بیرون تاخت
وحشی هوش دشت پیما شد
در دبستان عشق هر طفلی
که ورق ساده کرد دانا شد
راه تجرید سخت باریک است
سوزنی سد راه عیسی شد
سر کوی تو آتشین جولان
از دل آب کرده دریا شد
بخیه خال او به رو افتاد
دزد در ماهتاب رسوا شد
صائب از چرخ آفرین برخاست
هر کجا خامه تو گویا شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بوستان با سپهر همتا شد
که پر ز شعری و ثریا شد
کوه چون تکیه گاه خسرو گشت
دشت چون بزمگاه دارا شد
باد رنگ ابر نقشبندی کرد
[...]
جاه یوسف ز چاه پیدا شد
نفس دانا ز عقل گویا شد
چمن باغ پر ثریا شد
خار و خارا عقیق و مینا شد
پیر گشته شد جهان ، ز سعی بهار
بنگر از سر چگونه برنا شد ؟
باغ خرم نبود ، خرم گشت
[...]
شب من زین حدیث یلدا شد
رشته صبرِ بنده یکتا شد
بر زمین یاریی کرا باشد
کاسمان را به تیشه بتراشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.