گنجور

 
صائب تبریزی

روزی که مرا موج نفس دام سخن شد

شدطوطی چرخ آینه وواله من شد

هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم

شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد

در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش

عمری که مرا صرف به پرداز سخن شد

هر آه که بی خواست برآمدزدل من

از بهر برون آمدن از خویش رسن شد

برپیری من چرخ سیه کاسه نبخشید

هرچندکه هرموبه تنم تیغ وکفن شد

هشدار که از باغ سرافکنده برون رفت

هر کس که مقید به تماشای چمن شد

از تبت وارونه خط هرشکن زلف

آغوش وداع دل سرگشته من شد

صائب گره دل به تکلف بگشاید

دستی که گرفتار سر زلف سخن شد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیر معزی

زلفین تو پرحلقه و پربند و شکن شد

بند و شکن و حلقهٔ او توبه شکن شد

کارش همه فراشی و نقاشی بینم

فرّاش گل و لاله و نقاش سمن شد

آن‌کس‌ که خبر یافت‌ که مشک از ختن آرند

[...]

بابافغانی

از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد

مستوری من توبه ی صد توبه شکن شد

در دیده بدل گشت سیاهی بسپیدی

نظاره که ریحان ترم برگ سمن شد

از باده ی صافم نگشاید دل روشن

[...]

نظیری نیشابوری

گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد

گوش همه کس محو غزل خوانی من شد

تا جیب گشادم که از آن نام برآرم

دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد

هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نظیری نیشابوری
صائب تبریزی

از حسن غریب تو جهان صبح وطن شد

این شوره زمین از گل روی تو چمن شد

کامت شکرین باد که هر رخنه ای از دل

شیرین ز شکر خند تو چون کنج دهن شد

بوی خوش آهوی تو بردشت گذرکرد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

رنجیدن تو باعث نومیدی من شد

پیراهن امید، مرا بی تو کفن شد

شاید که کسی گوش کند ناله ما هم

بایست هم‌آواز به مرغان چمن شد

معموری منزل بود از صاحب منزل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه