از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد
مستوری من توبه ی صد توبه شکن شد
در دیده بدل گشت سیاهی بسپیدی
نظاره که ریحان ترم برگ سمن شد
از باده ی صافم نگشاید دل روشن
تا شمع جمال تو چراغ دل من شد
بر ساغر می شاید اگر لب نرسانم
چون خاتم لعل تو مرا مهر دهن شد
دیدم بدل جام جم آیینه ی حسنت
کارم ز مه روی تو بر وجه حسن شد
آن عشق و جوانی که درین واقعه بایست
افسوس که در بیخردی دردی دن شد
این دل که سفال سیه میکده ها بود
از فیض نظر مجمره مشگ ختن شد
دی مست تو آن پنبه که از گوش برون کرد
از بهر گلو بستنش امروز رسن شد
دوک فلک پیر بسا رشته ی باریک
کز بهر ردا رشت ولی تار کفن شد
پار آن شجر حسن نهال گل نو بود
امسال چه شمشاد قد و سیم بدن شد
بس روغن دل مرهم کافور جگر ساخت
معشوق که شیرین سخن و پسته دهن شد
حاشا که بیانش عرق تلخ گدازد
آن را که لب لعل پر از در سخن شد
عمری که چو ایام بهاران گذران بود
افسوس که از بیخردی درد بدن شد
قطع نظر از ساغر می کرد فغانی
بگذاشت در میکده و مرغ چمن شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق و پشیمانی خود سخن میگوید. او به توبه و جریاناتی اشاره میکند که به واسطه عشق و زیبایی معشوقش، زندگیاش تغییر کرده است. شاعر از تضادهای موجود در عشق و جوانی صحبت میکند و به مرگ و گذر زمان میاندیشد. او به زیبایی معشوقش و تأثیر آن بر دل و جانش اشاره دارد و احساس میکند که از طریق عشق، به شادی و روشنی رسیده است. همچنین، او از درد و رنج ناشی از بیخبری و نادانی در زندگیاش سخن میگوید و در نهایت، بین توهم و واقعیتهای عشق و لذت زندگی تقابل ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر پشیمانیام، گناهکاران را به اندوه دچار کردم و حالا پنهانکاریام باعث شده که توبهام مانند کسی باشد که بارها قسم خورده و آن را شکسته است.
هوش مصنوعی: در نگاه من، از تاریکی به روشنایی تبدیل شده است. با دقت بنگر که گل خوشبوی من به حالتی تازه و زیباتر در آمده است.
هوش مصنوعی: از شراب شفاف و بینقص نمیتوانم دل روشن و شادابی پیدا کنم، تا وقتی که زیبایی تو مثل چراغی در دل من روشن شده است.
هوش مصنوعی: اگر نتوانم لب به جام می برسانم، زیرا که لبخند تو مانند دندانههای لعل در دل من نقش بسته است.
هوش مصنوعی: من در آئینه ای که شبیه جام جم است، زیبایی تو را مشاهده کردم و کارم از زیبایی صورت تو به زیبایی دیگر تبدیل شد.
هوش مصنوعی: عشق و جوانی که در این ماجرا باید افسوس بخوریم، از آن بهخاطر نادانی و بیخود بودن به درد و رنجی تبدیل شد.
هوش مصنوعی: این دل که پیشتر مانند سفالی تیره و بیروح بود، حالا به برکت نگاهت به نشانهای زیبا و دلربا تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: در حالت مستی، تو مانند پنبهای هستی که امروز برای بستن گلو از گوش بیرون کشیده شده است و به همین خاطر به طناب تبدیل شدهای.
هوش مصنوعی: دوک کهنه دنیا، چندین رشته باریک را بافته است تا به عنوان لباس استفاده شود، اما در نهایت این رشتهها به توری برای کفن تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: این درخت زیبا امسال جوانهای تازه دارد که همچون شمشاد، قد و قامتش دلنواز و خوشسیمایش جذاب است.
هوش مصنوعی: عشق و محبت معشوق به حدی عمیق و لذتبخش است که دل را تسکین میدهد و او را به عنوان کسی با سخنان شیرین و لبهایی مانند پسته توصیف میکند. این تصویر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و نشان میدهد که عشق او مانند مرهمی بر دلدردها و غمهاست.
هوش مصنوعی: هرگز چنین نیست که بیان او چنان بینظیر باشد که حتی عرق تلخ را هم سوزانده و از بین ببرد؛ زیرا او کسی است که لبهایش پر از کلمات شیرین و زیباست.
هوش مصنوعی: عمرمان مانند روزهای بهاری زودگذر و کوتاه بود، ولی افسوس که به خاطر ناآگاهیام، دردی برای بدنم به بار آورد.
هوش مصنوعی: او بیتوجه به جام شراب، فریاد و نالهای از خود بر جای گذاشت و به باغی چون پرندهای آزاد تبدیل شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلفین تو پرحلقه و پربند و شکن شد
بند و شکن و حلقهٔ او توبه شکن شد
کارش همه فراشی و نقاشی بینم
فرّاش گل و لاله و نقاش سمن شد
آنکس که خبر یافت که مشک از ختن آرند
[...]
گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد
گوش همه کس محو غزل خوانی من شد
تا جیب گشادم که از آن نام برآرم
دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد
هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد
[...]
روزی که مرا موج نفس دام سخن شد
شدطوطی چرخ آینه وواله من شد
هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم
شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد
در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش
[...]
رنجیدن تو باعث نومیدی من شد
پیراهن امید، مرا بی تو کفن شد
شاید که کسی گوش کند ناله ما هم
بایست همآواز به مرغان چمن شد
معموری منزل بود از صاحب منزل
[...]
روز سیهم سایه صفت جزو بدن شد
آسوده شو ای آینه زنگار کهن شد
شبنم به چه امید برد صرفهٔ ایجاد
چشمی که گشودم عرق خجلت من شد
نشکافتم آخر ره تحقیقگریبان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.