گنجور

 
صائب

آسایش تن غافلم از یاد خدا کرد

همواری این راه مرا سر به هوا کرد

این خانه خرابی به حباب است سزاوار

از آبِ روان خانه نبایست جدا کرد

بی‌جذبه به جایی نرسد کوشش رهرو

برگردم ازان ره که توان رو به قفا کرد

چون نافه نفس در جگر باد صبا سوخت

تا یک گره از زلف گرهگیر تو وا کرد

در رهگذرش چاه شود دیدهٔ حسرت

از راستی آن کس که درین راه عصا کرد

بی‌رنج طلب روی دهد آنچه نخواهی

دولت عجبی نیست اگر روی به ما کرد

در معرکهٔ عشق دلیرانه متازید

بر صفحهٔ دریا نتوان مشقِ شنا کرد

اقرار نکردن به گنه عینِ گناه است

قایل نشد آن کس که به تقصیر خطا کرد

قایل به خطا باش که مردود جهان شد

هر کس گنه خویش حوالت به قضا کرد

دور فلک از زمزمهٔ عشق تهی بود

این دایره را خامه صائب به نوا کرد

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
ابوالفرج رونی

میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد

از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد

بر سخت به انصاف همین را و همان را

چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد

نی بی سبب آمد به میان اندر میزان

[...]

سنایی

تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد

بلبل به سر گلبن و بر شاخ ندا کرد

بی برگ نوایی نزد از طبع به یک شاخ

چون برگ پدید آمد پس رای نوا کرد

شاخی که ز سردی و ز خشکی شده بد پیر

[...]

امیرخسرو دهلوی

تا غمزه خون ریز تو قصد دل ما کرد

بیچاره دلم را هدف تیر بلا کرد

در خواب نبیند رخ آرام دگر بار

هر دل که طمع در طلب وصل شما کرد

چون نیست دلم را ز غمت روی رهایی

[...]

سلمان ساوجی

یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد

هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد

مهر تو بر آیینه دل پرتوی انداخت

ماننده ماه نوم انگشت نما کرد

هر جور که دیدم ز جهان، جمله جفا بود

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
کمال خجندی

بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد

هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد

عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند

آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد

با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه