پیمانه چاره سر پرشور می کند
آتش علاج خانه زنبور می کند
محرومیم ز کعبه گناه دلیل نیست
حیرانی از وصال مرا دور می کند
می بایدش به منبر دار فنا نشست
اظهار حق کسی که چو منصور می کند
برق تجلی ونفس اهل دل یکی است
منصور دار را شجر طور می کند
از من متاب روی که زیر لب من است
آهی که صبح را شب دیجور می کند
آن ساده دل که سنگ ملامت به من زند
رطل گران تکلف مخمور می کند
هرگز نمی زند نمکی بر کباب من
طالع همین شراب مرا شور می کند
هرگز نبوده است ملاحت به این کمال
عکس تو آب آینه راشور می کند
صائب اگر به تاج شهان جا کند همان
فیروزه یاد خاک نشابور می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف حالات روحی شاعر و احساسات عمیق او میپردازد. شاعر به تشنگی و دنبال وصالی میاندیشد که او را پریشان میکند. اشارههایی به مفاهیم عرفانی و حالات عاشقانه دارد، مانند بحث درباره حق و حقیقت، محبوب و تقدس. شاعر از درد و رنجی که ناشی از دوری از محبوب است سخن میگوید و به زیباییها و کمالات وجود محبوب اشاره میکند. در نهایت، با تصاویری از طبیعت و اشیاء مانند آینه و خاک نشابور، زیباییها و عمق معانی احساسات خود را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: پیمانه پر از نوشیدنی، حال سرحال و شاداب را بهتر میکند و آتش درون دل را آرام میکند؛ مانند بیرون آوردن درد و ناراحتی از خانه و زندگی.
هوش مصنوعی: ما از خانه کعبه دوریم و این مسئله دلیلی برای گناه ما نیست؛ در واقع، این بلاتکلیفی و سردرگمی من را از وصال و نزدیکی به معشوق دور میکند.
هوش مصنوعی: لازم است که در جمع بایستد و درباره حق صحبت کند، کسی که مانند منصور به ابراز وجود و حقایق پرداخته است.
هوش مصنوعی: نور و روشنایی که از دلهای اهل ایمان میدرخشد، همانند تجلیات در عالم است که میتواند مانند شجر طور، منصور را به اوج تبدیل کند.
هوش مصنوعی: از من دور نشو، چون در دل من نالهای وجود دارد که میتواند صبح را به شب تیره تبدیل کند.
هوش مصنوعی: آن فرد بیخبر که با حرفهایش مرا سرزنش میکند، در واقع آنچنان دلی مملو از احساسات و اضطراب دارد که نمیداند چه بار سنگینی از سرخوردگی و ناراحتی را بر دوش خود دارد.
هوش مصنوعی: هرگز چیز تلخی بر لذیذی کباب من نمیافزاید، تنها این نوشیدنی است که حال مرا به هم میریزد.
هوش مصنوعی: هیچگاه زیبایی به این درجه از کمال نبوده است که تصویر تو حتی آب آینه را به لرزه درمیآورد.
هوش مصنوعی: صائب اگر هم بر سر تاج پادشاهان قرار بگیرد، باز هم فیروزهای که از خاک نشابور آمده را به یاد میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مست است وخنده بر من مهجور می کند
کان نمک ببین چه به ناسور می کند
درفکر دانه دزدی خالش گداختم
دامم به خاک نقش پی مور می کند
ما صلح می کنیم به یک کوکب از فلک
[...]
مه را غم هلال تو رنجور میکند
خورشید بر رخت نظر از دور میکند
چشمش نظر ز صفحة آیینه بر نداشت
خورشید من مطالعة نور میکند
لعل تو از تبسّم کوثر سرشت خویش
[...]
اشکم نمک به دامن ناسور می کند
دربا ز رشک حوصله ام شور می کند
بیداد ناوک مژه زهراب دادهای
هرجا دلی ست خانهٔ زنبور می کند
ما را تن ضعیف چه باشد؟ که کوه را
[...]
هر کس نظر به سوی تو از دور می کند
هر خانه را خیال تو پرنور می کند
بگذر ز چین و چینی و در ساغر سفال
می نوش ای فقیر که فغفور می کند
بر داغ های کهنهٔ صد آرزوی خام
[...]
هر ناله ای که بربط وطنبور می کند
پیغام دلبری است که مذکور می کند
گوید که گر شوی توچوبهرام گورگیر
ناگه شکار عاقبت گور میکند
مستان بر اینکه باده دهد نشئه هوشیار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.