تقدیر قطع رشته تدبیر می کند
تدبیر ساده لوح چه تقدیر می کند
ای چرخ فکر گرسنه چشمان خاک کن
این یک دو قرص چشم که را سیر می کند
عشق از گرفت وگیر قیامت مسلم است
زنجیر عدل را که با زنجیر می کند
چون از وداع او نرود دست ودل ز کار
زور کمان مشایعت تیر می کند
یوسف نداشت نعمت دیدار اینقدر
حسن تو چشم آینه را سیر می کند
داد غرور حسن خط سبز می دهد
این مور نی به ناخن این شیر می کند
حاجت به باده نیست شب ماهتاب را
ساقی چه آب تلخ درین شیر می کند
صائب زخط سبز نکویان در اصفهان
سیر بهار خطه کشمیر می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حضور تقدیر و نقش آن در زندگی انسانها اشاره میکند. او میگوید که تدبیر انسانها در برابر تقدیر ناتوان است. همچنین، او به عشق و تاثیر آن اشاره میکند و مینویسد که عشق، زنجیرهای عدالت را میشکند. سیر و میهمانی نیز در شعر مطرح شده و تاکید شده که زیباییهای عشق و وجود معشوق میتواند روح و دل را سیراب کند. در نهایت، شاعر به زیبایی خط و هنر در اصفهان و کشمیر اشاره میکند و از زیباییها و نعمتهای آنها یاد میکند.
هوش مصنوعی: سرنوشت گاه تصمیمات و برنامهریزیها را مختل میکند و در این بین، تدبیر افراد سادهلوح به هیچ وجه کارساز نیست.
هوش مصنوعی: ای ذهن گرسنه، به چشمان خاکی فکر کن؛ این دو قرص چشم چطور میتواند کسی را سیر کند؟
هوش مصنوعی: عشق در شرایط سخت و پرچالش مانند قیامت، واقعیتی روشن است و به نوعی مانند زنجیری عمل میکند که با زنجیر عدالت در هم تنیده شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که دل و دست از وداع او رها نشوند، مانند تیری هستند که در هوا رها میشوند و به طرفت میآیند.
هوش مصنوعی: یوسف هرگز به این اندازه از نعمت دیدار و زیبایی تو بهرهمند نبود، چون چشم آینه فقط با تماشای تو سیراب میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که زیبایی و جذابیت شخصی میتواند به حس خودبرتربینی دامن بزند، و همچنین نشان میدهد که قدرت و شجاعت درونی میتواند نغمهای از خودآیی را به همراه داشته باشد. در واقع، آنچه که درونی داریم، به نوعی بر بیرونریختی ما تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: نیازی به شراب نیست، چون در شب روشن ماهتاب، چه کار به آب تلخ دارد که این شیرین را تلخ کند.
هوش مصنوعی: نویسندگان و شاعران خوشذوق اصفهانی با خط زیبای سبز خود، به شکوه و زیبایی بهار در سرزمین کشمیر اشاره میکنند و سیر و سفر در این جادوی طبیعت را وصف میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه از مدارج مدح تو قاصرست
هر رتبتی که ناطقه تصویر می کند
کلکت نقاب در رخ خورشید می کشد
خط تو پای عقل بزنجیر می کند
هر کس که دید دولت بیدار را بخواب
[...]
ناز تو رخنه در جگر شیر میکند
آیینه را نگاه تو شمشیر میکند
عکس تو زنگ از دل آیینه میبرد
ویرانه را خیال تو تعمیر میکند
بیم خجالت تو به بزم آه سرد را
[...]
دل را اسیر زلف گروه گیر می کند
دیوانه را علاج به زنجیر می کند
باید ز چشم و ابروی دلبر حذر نمود
ترک است ومست دست به شمشیر می کند
چشمش چه چنگ ها که زداز مژه بر دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.