تا دیده محو روی تو شد کامیاب شد
شبنم به آفتاب رسید آفتاب شد
حسن تو از دمیدن خط کامیاب شد
پیغمبر جمال تو صاحب کتاب شد
از شرم زلف وروی تو در ناف آهوان
صد بار مشک خون شد وخون مشک ناب شد
یک چشم خواب تلخ جهان در بساط داشت
آن هم نصیب دیده شور حباب شد
تا چهره تو در عرق شرم غوطه زد
هر آرزو که در دل من بود آب شد
آب حیات خضر گل آلود منت است
خوش وقت تشنه ای که دچار سراب شد
چون دید گل به دیده شبنم بقای عمر
در بوته گداز در آمد گلاب شد
از رفتن حباب چه پرواست بحر را
عشق ترا ازین چه که عالم خراب شد
صائب ز فیض جاذبه عشق عاقبت
با آفتاب ذره من همرکاب شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق اشاره دارد و تجسمی از احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوقهاش ارائه میدهد. شاعر با استفاده از نمادهایی مانند شبنم و آفتاب، از زیبایی و درخشندگی معشوق میگوید و آن را با حالتهای مختلفی از عاشقانهترین لحظات زندگی مقایسه میکند.
شاعر از تأثیرات جذابیت معشوق بر زندگی و دل خود سخن میگوید، تصاویری از عشق و آرزوها را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چهره معشوق چقدر میتواند روح و دل را دگرگون کند. در نهایت، شاعر به وابستگی خود به عشق و زیبایی اشاره کرده و میگوید که همواره در جستجوی این احساسات است، حتی اگر دنیا و زندگی دچار تغییرات شود.
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانم در جاذبهی چهرهی تو غرق شد، روزگار به خوشی و کامیابی رسید، مانند شبنمی که به نور آفتاب دست مییابد و روشن میشود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث شد که پیامبر زیباییها، توانسته باشد کتابی بنویسد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذبهی زلف و چهرهی تو، حتی آهوان نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و چندین بار به خون دل گرایش پیدا کردهاند، تا جایی که خون آنها به عطر و بویی مشابه مشک تبدیل گردیده است.
هوش مصنوعی: یک چشم، خواب تلخی از زندگی را در چنگ داشت، اما این خواب فقط برای چشمی که غرق در خوشیهای زودگذر بود، پیش آمد.
هوش مصنوعی: هرگاه که چهرهات از شرم خیس میشد، همه آرزوهایی که در دل داشتم، مثل آب تبخیر میشدند.
هوش مصنوعی: آب حیات مانند آب گل آلودی است که خضر به آن دسترسی دارد. این یک لطف و نعمت است برای کسی که در موقعیت بدی قرار گرفته و به دنبال آب واقعی است، اما به جای آن به سرابی برخورد کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی گل شبنم را میبیند، میفهمد که عمرش کوتاه است و به همین دلیل در گلاب تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: نگران رفتن حباب نیست، زیرا عشق تو در دل من است. حتی اگر جهان نابود شود، برایم اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: عشق به قدری تاثیرگذار است که در نهایت من نیز به نور و گرمای آفتاب تبدیل شدم و با آن همنوا شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
[...]
آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد
دلها همه شکسته جگرها کباب شد
آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد
سرو سعادت از تف خذلان زگال گشت
و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد
از سیل اشک بر سر طوفان واقعه
[...]
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد
صد برج حرص و بخل به خندق دراوفتاد
صد بخت نیم خواب به کلی به خواب شد
آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.