چنان که گل به سر شاخسار میآید
به پای خود سر عاشق به دار میآید
مرا توقع احسان ز کارفرما نیست
که مزد کار من از ذوق کار میآید
غرض تهیه آغوش خاکساریهاست
ز بحر موجه اگر بر کنار میآید
به کار هرکه درین نشئه سایه اندازی
در آفتاب قیامت به کار میآید
به آتش جگر آفتاب آب زدن
ازان عقیق لب آبدار میآید
کنون که سوختهای در جهان امکان نیست
ز سنگ بیهده بیرون شرار میآید
حقوق خدمت ما گرچه بیشمار بود
نظر به لطف تو کی در شمار میآید
جز این که از ته دل در دعا برآرم دست
دگر ز دست و دل من چه کار میآید
به آفتاب جهانتاب میرسد صائب
چو صبح هرکه به دنیا دوبار میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات و تفکرات خود در مورد عشق و وجود میپردازد. او معتقد است که مانند گلی که بر سر شاخسار میروید، عشق نیز وجود دارد و عاشق برای رسیدن به معشوق، خود را فدای او میکند. شاعر از کارفرما توقعی ندارد و کارش را از روی عشق و علاقه انجام میدهد. او به سراغ خاک و humble بودن میرود و میگوید که در دنیای امروز، هر کاری در سایهی عشق و خدمت به دیگران، اثر مثبتی دارد. همچنین به این نکته اشاره میکند که مشکلات و سختیها در زندگی، تنها با عشق و درک میسر میشود و در نهایت دعای خالصانهی او برای دیگران، بهترین کار است. در پایان، اشارهای به طلوع دوبارهی زندگی و اهمیت هر لحظه از آن دارد.
هوش مصنوعی: عشاق همواره به عشق و زیبایی خود میبالند، همانطور که گل به شاخ و برگ درخت مینشیند. عشق میتواند فرد را به اوج برساند، اما گاهی هم به تحمل سختیها و دردها میانجامد.
هوش مصنوعی: من انتظار لطف و یا کمکی از رئیس و کارفرما ندارم، زیرا حسی که من از انجام کارم میگیرم، برایم کافی است و مستقیماً به مزد و حقوق مربوط نمیشود.
هوش مصنوعی: مقصود این است که هدف از تلاش و سر و کار داشتن با زندگی، به دست آوردن تواضع و فروتنی است، حتی اگر در میانه امواج پرخروشان زندگی قرار بگیریم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا کار نیکو انجام دهد و به دیگران کمک کند، در روز قیامت از آن اعمال بهرهمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: به خاطر گرمای شدید و تابش آفتاب، آنقدر عرق کردهایم که از لبهای پرآبمان، شیره و عصارهای شبیه عقیق بیرون میآید.
هوش مصنوعی: حال که در خود سوختهای، در این دنیا هیچ انگیزهای وجود ندارد که از سنگ بیفایده، آتش زبانه بکشد.
هوش مصنوعی: خدمات ما هرچند بسیار زیاد است، اما با توجه به لطف و محبت تو، آیا این خدمات واقعاً اهمیتی دارد؟
هوش مصنوعی: به جز این که از صمیم قلب دعا کنم و دستانم را به سمت آسمان بلند کنم، من از دل و دست خود کار دیگری نمیتوانم انجام دهم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی دوباره متولد میشود، مثل صبح که به آفتاب روشن میرسد، به روشنایی و آگاهی حقیقی دست مییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مساعی تو در ابطال عمر فرسایی
خلاف قاعدۀ روزگار می آید
تویی که کام دل آرزو و زفیض کفت
بخلق بی جگر و انتظار می آید
شراب را که دهی چاشنی زآب حیات
[...]
ز باد بویِ عرق چینِ یار میآید
خصوص آن که نسیمِ بهار میآید
چو سر ز جیبِ عرق چین برآورد گویی
نسیمِ خلد ز دار القرار میآید
کدام آهویِ مشکین که در رکاب ِبهار
[...]
بیا نظاره کن، ای دل که یار میآید
ز بهر بردن جان فگار میآید
فراز مرکب ناز و سوار در عقبش
هزار شیفته بیقرار میآید
رسید نازک من، ای نظارگی، زنهار
[...]
بنوش باده که فصل بهار میآید
نوید خرمی از روزگار میآید
ز ابر قطرهٔ آب حیات میبارد
ز باد نفخهٔ مشک تتار میآید
برای رونق بزم معاشران لاله
[...]
رسید مژده دولت یار میآید
چو مه به قلهٔ گردون سوار میآید
به ابروی چو کمان تیر غمزه پیوسته
گمان برم که به عزم شکار میآید
فتاده در پی او صد هزار دل چو سپاه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.