شبی ستاره دولت به بام ما افتد
که از لب تو شرابی به جام ما افتد
چنین که شرم گرفته است در میان او را
کجا رهش به غلط بر مقام ما افتد؟
سیاهرویی ما نیست قابل اصلاح
ز مه گره به سر زلف شام ما افتد
لبی که رنگ نمی گیرد از فروغ سهیل
کجا به فکر جواب سلام ما افتد؟
سیاه خانه نشینان لامکان دشتیم
ز ماهتاب چه پرتو به بام ما افتد؟
به کشوری که هما مرغ خانگی شده است
نشد که سایه جغدی به بام ما افتد
دلی که نقد کند نسیه قیامت را
به فکر یار قیامت خرام ما افتد
کنون که از خط مشکین سیاه مست شده است
امید هست لب او به کام ما افتد
ز نارسایی طالع نمی شود قسمت
که راه نکهت گل بر مشام ما افتد
به اختیار محال است ترک جام کنیم
مگر ز بیخودی از دست، جام ما افتد
ز خط سبز مگر تنگ شکرش صائب
به فکر طوطی شیرین کلام ما افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همایِ اوجِ سعادت به دامِ ما افتد
اگر تو را گذری بر مُقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز رویِ تو عکسی به جامِ ما افتد
شبی که ماهِ مراد از افق شود طالع
[...]
غزال زر ز فلک در مقام ما افتد
که چون تو آهوی وحشی به دام ما افتد
به روز وصل تو جمشید نوشد آب خضر
اگر به ساغرش از درد جام ما افتد
مراد چرخ شود فوت اگر پس عمری
[...]
همای اوج سعادت به دام ما افتد
امام را گذر ار بر مقام ما افتد
حبابوار براندازم از نشاط کلاه
میئی ز معرفتش گر به جام ما افتد
ز سلسبیل معارف که نوشد او یا رب
[...]
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر ترا گذری بر مقام ما افتد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.