لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
صائب تبریزی

چون قلم بر سر غمنامه هجران آید

دل به جان، آه به لب، اشک به مژگان آید

گر شب هجر سیاهی شود و آه قلم

نامه شوق محال است به پایان آید

موج ساکن نشود قلزم بی پایان را

سخن شوق به پایان به چه عنوان آید؟

تا نیفتد به دو چشم تو مرا چشم، دگر

چه خیال است مرا خواب به مژگان آید؟

مژده وصل مگر مانع رفتن گردد

خسته ای را که ز هجر تو لب جان آید

چون گل از دست نگارین تو چون یاد کنم

چاکم از سینه جلوریز به دامان آید

کشت امید مرا ابر بهار دگرست

قاصدی کز سر کویت عرق افشان آید

گر بداند که چه خون می خورم از تنهایی

دل شب بر سر من مست و غزلخوان آید

چه نظر بر دل صد پاره ما خواهد کرد؟

لاله رویی که خراجش ز گلستان آید

گریه ای سر کنم از درد که آن سرو روان

همره قافله اشک به دامان آید

چشم یعقوب مرا پیرهن بینایی است

هر غباری که ز کوی تو خرامان آید

خنده شیشه می بر تو گران می آید

به چه امید کسی بر سر افغان آید

چه بهشتی است که تا پای در آن کوی نهم

یارم از خانه برون دست و گریبان آید

از غریبی دل من باز نیاید صائب

مگر آن روز که یارم به صفاهان آید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عطار

هر که را دانهٔ نار تو به دندان آید

هر دم از چشمهٔ خضرش مدد جان آید

کو سکندر که لب چشمهٔ حیوان دیدم

تا به عهد تو سوی چشمهٔ حیوان آید

عقل سرکش چو ببیند لب و دندان تو را

[...]

عراقی

آخر این تیره شب هجر به پایان آید

آخر این درد مرا نوبت درمان آید

چند گردم چو فلک گرد جهان سرگردان؟

آخر این گردش ما نیز به پایان آید

آخر این بخت من از خواب درآید سحری

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عراقی
مجد همگر

وقت آنست که بلبل به گلستان آید

هر که عاشق بود از خانه به بستان آید

غنچه در پوست نگنجد ز نشاط می و رود

تا که از طرف گلستان به شبستان آید

راستی گل به وفا یار مرا می ماند

[...]

سیف فرغانی

ازرخت در نظرم باغ وگلستان آید

وز لبت در دهنم چشمه حیوان آید

روی خوب تو گر اسلام کند بروی عرض

همچو دین بت شکند کفر ومسلمان آید

گر رخ خویش بعشاق نمایی یک شب

[...]

کلیم

گر بتحریر ستم نامه هجران آید

خامه ام پیشتر از نامه بپایان آید

بسکه در راه طلب سستی ازو می بیند

جرس از همرهی ناله با فغان آید

از بد و نیک جهان خرم و غمگین نشوم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه