چشم دارم که مه نو سفرم باز آید
روشنی بخش چراغ نظرم باز آید
چون صدف مشرق خمیازه شده است آغوشم
به امیدی که گرامی گهرم باز آید
نفس پا به رکابم دم عیسی گردد
اگر آن مایه جانها ز درم باز آید
به پر کاغذی از آتش هجران گذرم
نامه در دست اگر نامه برم باز آید
به تماشای سر زلف تو عقل از سر من
نه چنان رفت که دیگر به سرم باز آید
صائب از عمر گرامی گروی می گیرم
اگر آن سرو خرامان ز درم باز آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با استفاده از تمثیلها و تصاویری زیبا، از امید و انتظار خود برای بازگشت معشوق سخن میگوید. او به تشبیه آغوش خود به صدف اشاره میکند و از آرزوی دیدار معشوقی که میتواند جان بخش باشد، سخن میگوید. در ادامه، شاعر میگوید که حتی اگر دسترسی به معشوقش سخت باشد، هیچ چیزی نمیتواند مانع عشق او شود و همچنان به یاد آن محبوب و زیباییهای او میاندیشد. او در نهایت از عمرش به عنوان گروی برای بازگشت معشوق استفاده میکند و به زیبایی و خرامی او اشاره میکند. كل شعر بیانگر عواطف عمیق و yearning شاعر برای معشوق است.
هوش مصنوعی: چشم انتظارم که ماه نو دوباره به سفرم بیاید و روشنی بخش چراغی که در دل دارم، دوباره درخشان شود.
هوش مصنوعی: چون صدف مشرق به خواب رفته است، من با امیدی در آغوشم منتظر بازگشت گوهری گرانبها هستم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم توصیف کنم، یعنی اگر من هم در حال حرکت و تلاش باشم، روح و جانم چنان زنده و پُر انرژی میشود که انگار از دم عیسی(ع)، که مظهر حیات و قدرت است، بهرهمند شدهام، اگر فقط آن چیزی که به زندگیها جان میدهد از من دور نشود.
هوش مصنوعی: از دل سوختهام نامهای دارم که با آن میخواهم به عشق ورزم. اگر نامهام را به دستش برسانم، باز هم او به سوی من خواهد آمد.
هوش مصنوعی: زمانی که به تماشای موهای زیبای تو نشستم، آنقدر مجذوب شدم که دیگر نتوانستم به حالت قبلی خود برگردم و عقل از من afast شد.
هوش مصنوعی: از عمر باارزش خود میگذرم اگر آن دختر زیبای نرمخوی به در خانهام بازگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر آن طایرِ قدسی ز دَرَم بازآید
عمرِ بگذشته به پیرانه سرم بازآید
دارم امّید بر این اشکِ چو باران که دگر
برقِ دولت که بِرَفت از نظرم بازآید
آن که تاجِ سرِ من خاکِ کفِ پایش بود
[...]
اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
دارم امید خدایا که کنی تأخیری
در اجل تا به سرم تاج سرم باز آید
گر نثار قدم مهدی هادی نکنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.