گنجور

 
صائب تبریزی

بوی دل از نفس باد صبا می‌آید

می‌توان یافت کز آن زلف دوتا می‌آید

بی‌قناعت نتوان شد به سعادت مشهور

این صفیری است که از بال هما می‌آید

ناله و خنده این باغ به هم پیچیده است

غنچه در وقت شکفتن به صدا می‌آید

همت از پیر مغان جوی که چون کار افتد

کار تیغ دو دم از قد دوتا می‌آید

می‌شود گرچه بیابانی از آواز تو هوش

دل رم کرده ز بوی تو به جا می‌آید

این کمانی که دل وحشی من زه کرده است

یک سر تیر ز من سایه جدا می‌آید

نیست در غیب اگر باغ و بهاری صائب

اینقدر معنی رنگین ز کجا می‌آید؟

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
عطار

گر نه از خاک درت باد صبا می‌آید

صبحدم مشک‌فشان پس ز کجا می‌آید

ای جگرسوختگان عهد کهن تازه کنید

که گل تازه به دلداری ما می‌آید

گل تر را ز دم صبح به شام اندازد

[...]

مولانا

یا رب این بوی که امروز به ما می‌آید

ز سراپرده اسرار خدا می‌آید

بوستان را کرمش خلعت نو می‌پوشد

خستگان را ز دواخانه دوا می‌آید

در نمازند درختان و به تسبیح طیور

[...]

حکیم نزاری

این چه بویی‌ست که از بادِ صبا می‌آید

وین چه مرغی‌ست که از سویِ سبا می‌آید

قاصدِ حضرتِ لیلی چه خبر می ‌گوید

بویِ پیراهنِ یوسف ز کجا می‌آید

گویی این بادِ دل آویز بدین خوش‌بویی

[...]

امیرخسرو دهلوی

یارب، این شهره لشکر ز کجا می‌آید؟

که ز عشقش دل خلقی به بلا می‌آید

فتنه جان من خسته دل آمد چشمش

باز بر جان من این فتنه کجا می‌آید؟

باد مشک از سر زلفش بوزید، ای بلبل

[...]

خواجوی کرمانی

یارب این هدهد میمون ز کجا می آید

ظاهر آنست که از سوی سبا می آید

بوی روح از دم جانبخش سحر می شنوم

یا دم عیسوی از باد صبا می آید

از ختن می رسد این نفحه ی مشکین که ازو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه