گنجور

 
صائب تبریزی

عشق را پرده ناموس نگهبان نشود

بادبان پرده مستوری طوفان نشود

خط پاکی است ز اوضاع جهان حیرانی

وقت آیینه به هر نقش پریشان نشود

مصر از چهره یوسف نشود باغ خلیل

تا برافروخته از سیلی اخوان نشود

موم در دامن دریای کرم عنبر شد

کفر در عشق محال است که ایمان نشود

سیر چشمی و بزرگی نشود با هم جمع

مور بی پای ملخ پیش سلیمان نشود

نیست در عالم تسلیم پریشان نظری

دیده کشته محال است که حیران نشود

اختیاری نبود گریه روشن گهران

دیده شمع به سنگ یده گریان نشود

دست گلچین رود از کار ز بسیاری گل

دل پروانه تسلی به چراغان نشود

خواریی هست به دنبال خودآرایی را

پر طاوس محال است مگس ران نشود

گر به این رنگ برآید ز پس پرده بهار

صائب از توبه محال است پشیمان نشود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

سوز و شوقِ مَلَکی بر دلت آسان نشود

تا بد و نیک جهان پیش تو یکسان نشود

هیچ دریا نکشد زورقِ پندار تو را

تا دو چشمت، ز جگرمایه، چو طوفان نشود

در تماشای ره عشق نیابی تو درست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
امیرخسرو دهلوی

گر سر زلف تو از باد پریشان نشود

خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود

وه ازان روی مرا جان به لب آمد،یارب

که گرفتار به دل هیچ مسلمانان نشود

ای مسلمانان، آن موی ببندید آخر

[...]

حافظ

گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود

تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است

حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود

گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض

[...]

اهلی شیرازی

گرچه کار دلم از صبر به سامان نشود

هم صبوری که کس از صبر پشیمان نشود

جانِ ثابت‌قدم آن است که در راهِ وفا

خاکِ ره گردد و یک ذره پریشان نشود

آنکه صد سال پرستنده بود لعبت چین

[...]

شیخ بهایی

طاعت ناقص من موجب غفران نشود

راضیم گر مدد علت عصیان نشود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه